گنجور

 
قاسم انوار

هرکجا می گذرد دوست، فغان خواهد بود

خاطر اندر پی آن سرو روان خواهد بود

چیست این نور تجلی که جهان را بگرفت؟

اول و عاقبت کار همان خواهد بود

سر ببازم به هوای تو که مسکین توام

عاقبت مصلحت کار در آن خواهد بود

دل اگر روی ترا باز نبیند هیهات!

دایما نعره زنان جامه دران خواهد بود

دین و دنیا به غم عشق تو دادم بر باد

هر چه آید، اگرم سود و زیان خواهد بود

ورد جانم صفت قامت و بالای شماست

دل چنین باشد، تا جان و جهان خواهد بود

در مقامی که حدیث می و معشوق نرفت

تا ابد پایگه گاو و خران خواهد بود

عاشقان، نوبت ایمان و شهادت آمد

این هم از دولت آن پیر مغان خواهد بود

عشق می گفت که: قاسم بچه کارست؟ دریغ

خبر خیر، که خاطر نگران خواهد بود

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
جهان ملک خاتون

تا مدار فلک و دور جهان خواهد بود

دل من طالب وصل تو به جان خواهد بود

بر من خسته نظر گر فکنی از سر لطف

اثر همت صاحب نظران خواهد بود

دیده تا بر قد آن سرو روان بگشایم

[...]

حافظ

تا ز میخانه و مِی نام و نشان خواهد بود

سرِ ما خاکِ رَهِ پیرِ مُغان خواهد بود

حلقهٔ پیرِ مغان از ازلم در گوش است

بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود

بر سرِ تربتِ ما چون گذری همّت خواه

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حافظ
قاسم انوار

تا جهاندار، جهاندار جهان خواهد بود

دل ما عاشق آن سرو روان خواهد بود

ما درین دیر مغان بهر نیاز آمده ایم

سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

«من ر آنی » و « رألحق » چه سخن می گوید؟

[...]

نظام قاری

تا زمیخانه و می نام و نشان خواهد بود

سرما خاک ره پیر مغان خواهد بود

تازقطنی و قدک نام و نشان خواهد بود

تنم از شوق شمط جامه دران خواهد بود

برزمینی که در وصندلی رخت نهند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از نظام قاری
اهلی شیرازی

خاک ره خواست سرم یار و چنان خواهد بود

هرچه او بر سر ما خواست همان خواهد بود

جان من رفتی و چون صورت بیجان برهت

چشم من تا بقیامت نگران خواهد بود

میروی سرو من از دیده و جانی که مراست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه