نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۰ - صفت خورنق و ناپیدا شدن نعمان
گاه بر ببر ترکتازی کرد
گاه با شیر شرزهبازی کرد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۹ - بر تخت نشستن بهرام به جای پدر
روزی از هفته کارسازی کرد
ششِ دیگر به عشقبازی کرد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۲ - لشکر کشیدن خاقان چین به جنگ بهرامگور
شاه با خصم حقه سازی کرد
مهره پنهان و مهره بازی کرد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
تا شب آنجا نشاط و بازی کرد
عود سازی و عطرسازی کرد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
کهآسمان بین چه ترکتازی کرد
با چو من خسروی، چه بازی کرد!
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۸ - نشستن بهرام روز دوشنبه در گنبد سبز و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم سوم
بر رهش عشق ترکتازی کرد
فتنه با عقل دستیازی کرد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
ترس تو بر تو ترکتازی کرد
با خیالت خیال بازی کرد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
تا دگر باره ترکتازی کرد
خواجه را یافت دلنوازی کرد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۴ - اندرز گرفتن بهرام از شبان
گلهای را که کارسازی کرد
در سرِ کار عشقبازی کرد
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹
یکدل چه کند، هزار جانبازی کرد
خون گشت ز درد تو و دمسازی کرد
بسیار بکوشید، نهان داشت غمت
بوی جگر سوخته، غمّازی کرد
کمالالدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۵۹
باد بر خاک ترک تازی کرد
با عروسان خفته بازی کرد
ابر از آب دیده وقت سحر
جامۀ شاخ را نمازی کرد
غنچه را بر سماع بلبل مست
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۲
تا دلم با تو عشق بازی کرد
مرغ جان نیز شاهبازی کرد
دیده در حلقه دو زلفش بست
تا لب دوست دلنوازی کرد
دل مسکین من به بوته ی هجر
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۹
عشق تو که در جهان همه بازی کرد
پیوسته به مقصود سیه بازی کرد
قدّ تو که بر سرو چمن طعنه زند
زان روی به بوستان سرافرازی کرد
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۴۱ - حکایت نظام الملک و منجم موصلی
به وصایازباندرازی کرد
بس کسان را که کارسازی کرد
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۵ - رفتن شاهزاده به میدان
شاه چون میل اسبتازی کرد
مرکب از شوق جست و بازی کرد
میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۵
بیچاره دلم هزار جانبازی کرد
خون خورد و خموش ماند و دمسازی کرد
بسیار بکوشید و نهان کرد غمت
بوی جگر سوخته غمازی کرد
میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۲
در عشق تو دل بخون من بازی کرد
با چرخ به کینم غمت انبازی کرد
کار دل من عشق تو گفتم سازد
او نیز چو دور چرخ ناسازی کرد
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۷
به عمر خضر تغافل ز بی نیازی کرد
چو شانه هرکه به آن زلف دستبازی کرد
نمی شود به ظرافت کسی حریف او را
توان چگونه به خورشید تیغ بازی کرد؟
درین زمانه که کاری به مدعا نشود
[...]
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۹
هر که فکر زمانه سازی کرد
از جهالت، به مار بازی کرد