تا دلم با تو عشق بازی کرد
مرغ جان نیز شاهبازی کرد
دیده در حلقه دو زلفش بست
تا لب دوست دلنوازی کرد
دل مسکین من به بوته ی هجر
رفت و عمری که جان گدازی کرد
حسد از باد صبح برد دلم
زآنکه با زلف دوست بازی کرد
چشم شوخ تو وعده ام به وصال
داد و دل رفت کارسازی کرد
منتظر بود دیده بر قد سرو
چون بدیدیم بی نیازی کرد
مردم دیده ام به خون مژه
خرقه ی جان بدان نمازی کرد
دل من بنده است و تو محمود
سالها بر درت ایازی کرد
با وجود غمت دلم به جهان
با سهی سرو سرفرازی کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق عمیق و دردناک شاعر به محبوبش است. شاعر از احساساتش سخن میگوید و به عشق و دلتنگیاش اشاره میکند. او به زیبایی عشق و غم را توصیف میکند و به تصویر کشیدن عشق، انتظار و حسادت میپردازد. شاعر به قدرت عشق اشاره کرده و میگوید که با وجود غمهای ناشی از دوری، همچنان دلش به دنیا و زیباییهای آن میتپد. در نهایت، او از وابستگی و بندگی قلبش به محبوبش سخن میگوید و به سرافرازی عشق اشاره میکند.
هوش مصنوعی: وقتی دلم در عشق تو سرگرم شده است، روح من هم به اوج شادی و نشاط میرسد.
هوش مصنوعی: چشم خود را در میان دو زلفش بسته است تا لب دوست، با نرمی و محبت، سخن بگوید.
هوش مصنوعی: دل ناتوان من در غم دوری به شدت رنج میبرد و عمرم در این عذاب سپری شد.
هوش مصنوعی: حسادت از دل من به خاطر بازی با موهای دوست، مانند بادی بود که صبحگاهان گذشت و آن را بزدود.
هوش مصنوعی: چشم زیبا و بازیگوش تو به من وعده وصل و نزدیکی داد و دل من نیز به تلاش افتاد تا این وعده را محقق کند.
هوش مصنوعی: وقتی چهرهی زیبای کسی را مثل قد بلند سرو مشاهده کردیم، نیازی به هیچ چیز دیگری احساس نکردیم.
هوش مصنوعی: مردم را دیدهام که با چشمانی پر از اشک و غم، در حالی که جانشان در آتش رنج میسوزد، به عبادت و نماز پرداختهاند.
هوش مصنوعی: دل من به تو وابسته است و تو، محمود، سالها بدون خستگی به درگاه تو توجه کردهام.
هوش مصنوعی: با وجود اندوه تو، قلبم به خاطر قامت بلند و زیبای تو به دنیا افتخار کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گاه بر ببر ترکتازی کرد
گاه با شیر شرزه بازی کرد
باد بر خاک ترک تازی کرد
با عروسان خفته بازی کرد
ابر از آب دیده وقت سحر
جامۀ شاخ را نمازی کرد
غنچه را بر سماع بلبل مست
[...]
به وصایازباندرازی کرد
بس کسان را که کارسازی کرد
شاه چون میل اسبتازی کرد
مرکب از شوق جست و بازی کرد
هر که فکر زمانه سازی کرد
از جهالت، به مار بازی کرد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.