گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
اثیر اخسیکتی

یکدل چه کند، هزار جانبازی کرد

خون گشت زدرد تو ودمسازی کرد

بسیار بکوشید، نهان داشت غمت

بوی جگر سوخته، غمازی کرد

جهان ملک خاتون

عشق تو که در جهان همه بازی کرد

پیوسته به مقصود سیه بازی کرد

قدّ تو که بر سرو چمن طعنه زند

زان روی به بوستان سرافرازی کرد

میرداماد

بیچاره دلم هزار جانبازی کرد

خون خورد و خموش ماند و دمسازی کرد

بسیار بکوشید و نهان کرد غمت

بوی جگر سوخته غمازی کرد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه