فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین
نِشَسته پیشَشَ انْدر سرفرازان؛
به بختِ شاه، یکسَر شاد و نازان.
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین
ز چندان دلبران و دلنوازان،
به رنگ و خویِ طاووسان و بازان،
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال
به نزد جوی خرگوشی گرازان
دو سگ در جستن خرگوش تازان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال
شتابان روز و شب در راه تازان
به روی دلبر خود گشته نازان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۲ - رسیدن شاه موبد به مرو با ویس و جشن عروسى
ز بس رامشگران و رودسازان
ز بس سیمین بران و دلنوازان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۳ - آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو
به خوبی همچو طاووسان گرازان
بدیشان نارسیده چنگ بازان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس
چو شمعی بود سوزان و گدازان
سپرده دل به مهر دلنوازان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را
چو زرّین گنبدی بر چرخ یازان
شده لرزان و زرّش پاک ریزان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را
همی گفتی سرود مهربازان
به دستان و نوای دلنوازان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۸ - رفتن دایه به گوراب نزد رامین
به سان شیر خشم آلود تازان
به گوران و گوزنان و گرازان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۰ - نامه نوشتن ویس به رامین و دیدار خواستن
منم در آتش هجران گدازان
توی در مجلس شادی نوازان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۳ - سیر شدن رامین از گل و یاد کردن عهد ویس
همه باشند پیرامنت تازان
به بختت گشته هریک چون تو نازان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۷ - آگاه شدن ویس از آمدن رامین
چو آذین را بدید از دور تازان
چو باغ از باد نیسان گشت نازان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۹ - پاسخ دادن رامین ویس را
نشد برف من از آتش گدازان
که دید آتش چنین با برف سازان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۵ - فرستادن ویس دایه را در پى رامین و خود رفتن در عقب
سمنبر ویس چون سروی گرازان
تن چون برفش اندر برف تازان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۵ - فرستادن ویس دایه را در پى رامین و خود رفتن در عقب
چو آمد پیش او شد گش و نازان
بدو گفت ای چراغ سرفرازان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۰ - نشستن رامین بر تخت شهنشاهى
هزار آوا به دستان رود سازان
شکوفه جامهای دلنوازان
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱ - مسمط در مدح شاه ابوالخلیل جعفر
ز دستش تیغ و کلک و جام نازان
ز رخشش پیل و شیر و ببر تازان
به نعمت نیک خواهان را نوازان
بمحنت بدسگالان را گدازان
مرادی با ولی چون آب سازان
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۱ - اندر شکر و شکایت
خسروان در رهش کُله بازان
گردنان بر درش سراندازان
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۳ - جوابها که با نفس کلّی گوید
سر بسان سران سرافرازان
قد چو اومید ابلهان یازان