گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۴۳ - وله ایضا

 

رمضانست همین دهن دربند

در دوزخ به خویشتن در بند

بهر دفع زبانی دوزخ

این زبان دروغ زن در بند

روزکی چند با خدا پرداز

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۴۴ - وله ایضا

 

ای دل ای دل سخن سخن بیهده را کار مبند

خویشتن را بپوش در غم و تیمار مبند

گر خیالست ترا کین که تو داری نیکست

بد خیالیست که بستی تو دگر بار مبند

کمربندگی ار زان که نخواهی در بست

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۴۵ - کتب الی امیر عزّالدّین علی شیر ابن بابویه

 

ای آنکه خاک پای ترا روشنان چرخ

دایم بمیل شعشعه چون توتیا برند

آنجا که جفت ساز سرخامه ات بود

لحنی بود تمام که نام نوا برند

افهام را بساحل ادراک راه نیست

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۴۶ - و له ایضاً

 

زهی سپهر محلّی که گرچه تیزروند

به سایۀ تک عزم تو ماه و خور نرسند

عقول اگرچه زافلاک نردبان سازند

زبام خانۀ قدر تو بر زبر نرسند

زنکته های تو افهام بابسی کوشش

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۴۷ - ایضا له

 

مشو ایمن ز کید خصم ضعیف

کز تو اندیشۀ گریغ کند

تار ابریشم ار چه باریکست

وقت باشد که کار تیغ کند

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۴۸ - وله ایضا

 

کی بود؟کی؟ که باز صدر جهان

روی خیمه سوی عراق کند

تا ز گرد رکاب او همه کس

نوشداروی اشتیاق کند

ای عجب!خود کسی چو من باشد

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۴۹ - ایضا له

 

عصای کلیمست این شعر من

که دریا بخشکی چو ساحل کند

یقین بد مرا کآن هنر نیستش

که چیزی ز ممدوح حاصل کند

ندانستم این خاصیت باشدش

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۵۰ - ایضا له

 

ای که خورشید بی رضای تو سر

از گریبان صبح بر نکند

جز بعون بنان تو دریا

دامن ابر پر گهر نکند

کوه دستی که زیر سنگ ز تست

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۵۱ - وله ایضا

 

گفته بودی که مرا کسبی نیست

عقل این را ز تو باور نکند

تو علایی و در آنجا که روی

نیست ممکن که علی جر نکند

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۵۲ - وله ایضا

 

از رضی الملک الحق شرمساری حاصلست

بس که اندر حقّ من لطف و کرم‌ها می‌کند

لیک تا فصل خزان آغاز دم سردی نهاد

گوییا کآن دم سرایت با تن ما می‌کند

در خوی خجلت غرق گردد سراپایم همی

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۵۳ - وله ایضا

 

از علامتها که در آخر زمان

آن دلالت بر قیامت می کند

هست روشن این که برفرمانها

این خر مقبل علامت می کند

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۵۴ - وله ایضا

 

ای آنکه از مدارج مدح تو قاصرست

هر رتبتی که ناطقه تصویر می کند

کلکت نقاب در رخ خورشید می کشد

خط تو پای عقل بزنجیر می کند

هر کس که دید دولت بیدار را بخواب

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۵۵ - وله ایضا

 

دور گردون با همه کس بدفعالی می‌کند

خاصه با ما قصدهای لاابالی می‌کند

نیست از ما منقطع اسباب ناکامی از آنک

جو رها چون دورها هم بر توالی می‌کند

دست او بالاست، بر وی هیچکس را دست نیست

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۵۶ - وله ایضا

 

ای پیشوای شرع که ایناء روزگار

از بهر دفع ظلم بتو النجا کنند

ارباب فضل ملتزم منّتی شوند

در خدمت تو گر بمثل جان فدا کنند

احوال روزگار از آن شد که بعد ازین

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۵۷ - ایضا له

 

خواجه در تحسین فزاید چون ببیند کز پیش

شاعران در گفتگوی نغز با زاری کنند

منعمی بایست تا مرخواجه را یادآورد

آْن که ممدوحان بجز تحسین دگر کاری کنند

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۵۸ - وله ایضا

 

ایا شگرف نوالی که در زمین و زمان

نشان مثل تو اوهام دوربین ندهند

دمی نباشد کاجرام چرخ چون دل من

به خدمت قدمت بوسه بر زمین ندهند

ستارگان که بر افلاک اسمشان علمست

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۵۹ - ایضا له

 

مرا چه حاصل ازین خواجگان بی حاصل

که هیچ کار مرا انتظام می ندهند

نه از دیانت و تقوی شراب می نخورند

که یکدگر را از بخل جام می ندهند

ندانم از کرم آخر چه در وجود آمد

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۶۰ - وله ایضا

 

بزگوارا این خواجگی همه آنست

که روی از پس پرده به خلق ننمایند

برون پرده ضعیفان و ناتوانان را

به دست رنج سپارند و خود بیاسایند

حدیث خسته دلان را بگوش ره ندهند

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۶۱ - ایضا له

 

چو عادتست که ابنای دهر در هر قرن

کرم به لاف ز عهد گذشته وا گویند

بدان گروه بباید گریست کز پی ما

حکایت کرم از روزگار ما گویند

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۶۲ - وله ایضاً

 

دوش مخدوم من که تا جاوید

باد از جاه و بخت خود خشنود

با من آن کرد از بزرگیها

که نه دید آنچنان کسی نه شنود

دست انعام او بصیقل لطف

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 
 
۱
۱۱۳
۱۱۴
۱۱۵
۱۱۶
۱۱۷
۴۰۰