گنجور

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۷

 

آن شنیدم که روبهی عیار

با بزی شد درون صحرا یار

روبهک سخت رند و دانا بود

در همه کارها توانا بود

گرم و سرد زمانه دیده بسی

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۸ - در ستایش آب شلف معدنی تنکابن

 

آفریننده شفا و مرض

آنکه او جوهر آفرید و عرض

آدمی را ز خاک پیدا کرد

خاک را محو و مات و شیدا کرد

خاک از آب و آب از آتش ساخت

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹

 

آن شنیدم که گفت پشه به کیک

بامدادان پس از سلام علیک

کای گرامی رفیق چابک چست

سر این نکته را بگو بدرست

من بدین بال و برز و سینه و شاخ

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۰

 

بنام ایزدان امشاسپندان

کز ایشان دیو و اهریمن به زندان

نخست افروزه اهورمزدا

خدای زنده دادار توانا

خجسته و همن و اندیشه نیک

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۱

 

ای تازه عروس مهربانم

وصل تو حیات جاودانم

خورشید سپهر اقتدارم

پیرایه بزم افتخارم

مهر تو نشسته در دل من

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۲

 

بشنو از من داستان مختصر

رو در آن مجلس بیفکن یک نظر

فرقه ای گرم غزلخوانی شده

مست حق در بزم روحانی شده

رو بر آن در کن که هرگز بسته نیست

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۳ - شرایط قضاوت

 

کسی بر حکم بین الناس بگزین

که گویندت نیایی خوبتر زین

سزای مسند است آن پاک طینت

که باشد فضلش افزون از رعیت

دم خصمش نسازد تار و تیره

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۴ - تمثیل گرگ و بره

 

آن لحظه که در میان خون خفت

آهسته بزیر لب همی گفت

ای از قدح غرور سرمست

آلوده به خون بیگنه دست

ما کشته حرص و آز خلقیم

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۵

 

شاعری گفت که در راه حجاز

بودم از شوق حرم در تک و تاز

در دل بادیه اشتر راندم

وز دل پاک خدا را خواندم

گشتمی رهسپر خانه چو پیک

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶

 

به ایرانیان روس بیداد کرد

گمانش که ایران تهی شد ز مرد

چو بیشه تهی ماند از نره شیر

شغالان در آیند در وی دلیر

تن خفته را مرده پنداشتند

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۷ - اشاره بمعاهده ۱۹۰۷

 

چو پیمان شکن یار همسایه دید

کسی را به او نیست گفت و شنید

ز پیمان و عهد کهن دست شست

سوی انگلیس آمد از در نخست

بدو گفت ایرانیان مرده اند

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۸ - موافقت انگلیس و تصدیق بر بستن عهد و پیمان

 

چو روس این سخن گفت با انگلیس

بگفتش هلا زود پیمان نویس

که با هم نجوئیم راه دوئی

نرانیم گفت از منی و توئی

بزودی کنیم این زمین را دو بهر

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۹ - نگارش عهدنامه

 

سپس بهر تاراج این تاج و تخت

نشستند و پیمان به بستند سخت

که در خاک ایران سپارند راه

به روز سپید و به شام سیاه

دلیرانش را خوار و خیره کنند

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۰ - اولتیماتوم روس به ایران و تجاوزات او در سرحدات ایران

 

چو همراز شد روس با انگلیس

همانند خالیگر و کاسه لیس

به بستند پیمان مهر استوار

که با هم نباشند زنهار خوار

نخست از در کینه روس دژم

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۱ - تجاوزات همسایگان در جنوب و شمال

 

ندیدی مگر کاندرین سال شوم

که آتش فرو زد بهر مرز و بوم

دو همسایه اندر هیاهو شدند

بما شیر و با دشمن آهو شدند

به هر شهر لشگر کشید انگلیس

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۲ - تمثیل از گفتار پهلوان بفرزند

 

چه خوش گفت با پور خود پهلوان

چو دیدش هم آغوش شیر ژیان

که گر زنده شیر نر اندر نبرد

درد بر تنت چرم و نالی ز درد

از آن به که در گورت اندر کفن

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۳ - یادآوری از شاهان و دلیران باستان

 

کجا شد فریدون زرین کلاه

کجا شد منوچهر گیتی پناه

کجا کیقباد آن یل سرفراز

کجا شاه کاوس دشمن گداز

کجا رفت کیخسرو تاجدار

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » اصطلاحات علم رمل » شمارهٔ ۱ - قطعه

 

یک نقطه خط شمار لحیان

انگیس بعکس او همی دان

خط و نقط و دو خط به تقدیر

حمره است و بیاض عکس آن گیر

دو نقطه دو خط برون نصرت

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » اصطلاحات علم رمل » شمارهٔ ۶ - در اصطلاحات رمل

 

هست لحیان نقطه کو را بزیر اندر سه خط

لیک انگیس است چون زیر سه خط باشد نقط

حمره خط و نقطه بر فوق دو خط باز ایستاد

هم بیاض است آنکه خط و نقطه در تحت اوفتاد

نصرة الخارج به بالای دو خط دو نقطه بود

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » اصطلاحات علم رمل » شمارهٔ ۷ - ایضا

 

فرد و سه زوج است لحیان اولین مسعود و خارج

ناری و برجیس و جسم و جان و سیراعلی المعارج

فرد و زوجی فرد و زوجی قبض خارج چون شماری

مال و اعوان سعد دوم شمسی و آبی و ناری

زوج و فردی زوج و فردی قبض داخل گشته حاکی

[...]

ادیب الممالک
 
 
۱
۶۳۱
۶۳۲
۶۳۳
۶۳۴
۶۳۵
۶۶۷