گنجور

فضولی » ساقی نامه » بخش ۱ - تمهید

 

سر از خواب غفلت چو برداشتم

لوای فراست بر افراشتم

فکندم بآثار حکمت نظر

بمعموره صنع کردم گذر

ندیدم به از میکده منزلی

[...]

فضولی
 

فضولی » ساقی نامه » بخش ۲ - نشاه جام اول

 

بیا ساقی آن آب آتش مزاج

کزو جمله درد دارد علاج

بمن ده مده بیش ازین انتظار

که دارم بسی درد سر از خمار

بیا ساقی آن آتش آب وش

[...]

فضولی
 

فضولی » ساقی نامه » بخش ۳ - مناظره بانی

 

شبی بود در سر مرا ذوق می

مذاق میم کرد دمساز نی

باو گفتم ای همدم اهل درد

چرا همچو من گشته ای زار و زرد

بگو وجه زردی رخسار چیست

[...]

فضولی
 

فضولی » ساقی نامه » بخش ۴ - نشأه جام دوم

 

بیا ساقی آن راحت افزای روح

که طوفان غم راست کشتی نوح

بمن ده که از غم نجاتم دهد

نجات از همه مشکلاتم دهد

بیا ساقی آن مظهر سر ذات

[...]

فضولی
 

فضولی » ساقی نامه » بخش ۵ - مناظره با دف

 

معنبر شبی محفلی ساختم

بنا بر طرب طرحی انداختم

مزین بساطی بساز و کتاب

منور ریاضی به شمع و شراب

در آن دایره رقص می‌کرد دف

[...]

فضولی
 

فضولی » ساقی نامه » بخش ۶ - نشأه جام سوم

 

بیا ساقی آن جوهر صاف و پاک

که جمشید برد آرزویش بخاک

بمن ده که جمشیدیم آرزوست

نه با ملک جمشیدیم من به اوست

بیا ساقی آن ساغر سینه سوز

[...]

فضولی
 

فضولی » ساقی نامه » بخش ۷ - مناظره با چنگ

 

شبی محفلی داشتم پر سرور

ببزمم چراغ می افکنده نور

سرم گرم بود از می لاله رنگ

زمانی شدم همدم تار چنگ

باو گفتم ای گشته زار و زبون

[...]

فضولی
 

فضولی » ساقی نامه » بخش ۸ - نشأه جام چهارم

 

بیا ساقی آن لاله باغ ذوق

که دارم ازو بر جگر داغ شوق

بده پیشتر زانکه از روزگار

شود بقعه تربتم لاله زار

بیا ساقی آن صیقل زنگ غم

[...]

فضولی
 

فضولی » ساقی نامه » بخش ۹ - مناظره با عود

 

شبی خواستم بزمی آراستم

سرودی ز بهر طرب خواستم

صدایی بگوشم رسانید عود

که چون عودم از سر برون رفت دود

باو گفتم از خازن گنج راز

[...]

فضولی
 

فضولی » ساقی نامه » بخش ۱۰ - نشأه جام پنجم

 

بیا ساقی آن آب کوثر سرشت

که لب تشنه اوست حور بهشت

بمن ده که مداح پیغمبرم

نصیب است البته در کوثرم

بیا ساقی آن لعل عالی ثمن

[...]

فضولی
 

فضولی » ساقی نامه » بخش ۱۱ - مناظره با طنبور

 

شبی رقتی داشتم در نماز

بمعبود می کردم افشای راز

گهی در قیام و گهی در قعود

گهی در رکوع و گهی در سجود

در اثنای طاعت من بی قرار

[...]

فضولی
 

فضولی » ساقی نامه » بخش ۱۲ - نشأه جام ششم

 

بیا ساقی آن جوهر بی بدل

که در نشاه اوست فیض ازل

بمن ده که فیضی رساند مرا

دهد ذوقی از من ستاند مرا

بیا ساقی آن ساغر پر شراب

[...]

فضولی
 

فضولی » ساقی نامه » بخش ۱۳ - مناظره با قانون

 

شبی داشتم صحبتی چون ارم

نه اندوه ره داشت آنجا نه غم

پری چهره بود قانون بدست

چو می نغمه اش خلق را کرده مست

چه قانون یکی طرفه صندوق راز

[...]

فضولی
 

فضولی » ساقی نامه » بخش ۱۴ - نشأه جام هفتم

 

بیا ساقی آن شهد شیرین مذاق

که ما را باو هست صد اشتیاق

بده بیش ازین تلخ کامم مدار

بدین تلخ کامی چو جامم مدار

بیا ساقی آن منشاء هر کمال

[...]

فضولی
 

فضولی » ساقی نامه » بخش ۱۵ - مناظره با مطرب

 

شبی داشتم مطربی هم نشین

وزو بود بزمم چو خلد برین

باو گفتم ای همدم دلپذیر

نشاطی بر انگیز و سازی بگیر

نزد دست بر ساز و لیکن روان

[...]

فضولی
 

فضولی » ساقی نامه » بخش ۱۶ - مثنوی

 

خیز ساقی بساط می بر چین

می بمستان مده زیاده ازین

گرچه می دلگشا و روح فزاست

گذرانیدنش ز حد نه رواست

کار بی ذوق و بی ملال خوشست

[...]

فضولی
 
 
sunny dark_mode