گنجور

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۹۷ - نیز در مدح اتسز

 

جانا ، لب چون شراب داری

رخساره چو آفتاب داری

در پیش ضیای آفتابت

از ظلمت شب نقاب داری

جمله نمکی و جان ما را

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۹۸ - در مدح ملک اتسز

 

زهی ! جمال تو بر ماه کرده طنازی

سزاست بر سر خوبان تو را سرافرازی

به چشم طنز کنی گر کنی به ماه نظر

بدان جمال تو را هست جای طنازی

به دست قهر ز لشکر گه جمال همی

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۹۹ - نیز در ستایش اتسز

 

ای همایون در تو کعبهٔ بهروزی

رایت عالی تو آیت پیروزی

گشت بهروز هر آن کس که بتو پیوست

خدمتت نیست مگر مایهٔ بهروزی

روزی خلق زمین نیست مگر از تو

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۲۰۰ - در مدح شمس الدین محمد بن علی

 

مراست عشقی افتاده با تو ، لم یزلی

غزل تو گویم ، که لایق غزلی

ز حکم لم یزلی عشق تو رسید بمن

چگونه دفع توان کرد حکم لم یزلی ؟

منم که در همه عالم بعاشقی مثلم

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۲۰۱ - در مدح اتسز

 

نگارینا ، به هر معنی تمامی

دل از وصل تو یابد شاد کامی

بقامت حسرت سرو بلندی

بطلعت غیرت ماه تمامی

ثغوزک مثل عقدالدر حسنا

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۲۰۲ - در مدح ملک اتسز

 

عشق جانان غایت مقصود جان گردد همی

کلبهٔ احزان بیادش گلستان گردد همی

وصل او پیرایهٔ شادی دل باشد همی

هجر او سرمایهٔ تیمار جان گردد همی

طرهٔ شبرک او بر عارض چون روز او

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۲۰۳ - در مدح شمس الدین وزیر

 

صدرا ، مساعی تو مؤید بود همی

و ز تو نظام دین محمد بود همی

تو شمس دینی و بفضای بهای تو

دین را جمال و زینت بی حد بود همی

در هند و روم و ترک نباشد نشان شیر

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۲۰۴ - درمدح تاج الدین رافع بن علی شیبانی

 

ای پناه همه مسلمانی

رافع بن علی شیبانی

تاج دینی و از مکارم تو

همه اصحاب دین بآسانی

در معالی بلند مرتبتی

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۲۰۵ - در مدح ملک اتسز

 

در آمد از غم تو ، ای بخوبی ارزانی

بکار من چو سر زلف تو پریشانی

کنم بطبع فدای تو دیده و دل و جان

که تو عزیزتر از دیده و دل و جانی

بنفشه زلفی و گل خدی و چه می گویم؟

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۲۰۶ - نیز در مدح ملک اتسز

 

زهی جاهت فریدونی ، زهی ملکت سلیمانی

به عون تو مسلم شد ز هر آفت مسلمانی

غلط گفتم ، خطا کردم، کجا آید به چشم اندر

تو را جاه فریدونی، تو را ملک سلیمانی؟

نجوید دهر جز از رسم تو آثار فرخنده

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۲۰۷ - در مدح ضیاء الدین علی بن جعفر

 

ضیاء الدین، ترا در کامرانی

هزاران سال بادا زندگانی

وفاک الله نائبة اللیالی

وصانک من ملمات الزمانی

تو آن صدری که در صدر تو یابند

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۲۰۸ - در ستایش ملک اتسز

 

ای بازوی شریعت از اقبال تو قوی

تابنده از جمال تو آثار خسروی

هر گه که در مهم معالی ندا دهی

جز پاسخ متابعت از چرخ نشنوی

فتنه غنوده گشت در ایام تو، که تو

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۲۰۹ - در مدح اتسز

 

بزلف مشکی، جانا، بچهره دیبایی

چو تو نباشد، دانم، کسی بزیبایی

مرا تو گویی: در هجر من شکیبا شو

کرا بود ز چنین صورتی شکیبایی ؟

زبان ببندی و هر ساعت از حدیث مرا

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۲۱۰ - خطاب به ملک اتسز

 

خسروا، از کمال دانایی

روی دولت همی بیارایی

گاه مال زمین همی ‌بخشی

گاه فرق فلک همی سایی

حرب جویان نهان شوند از بیم

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۲۱۱ - در مدح اتسز

 

گر هیچ گونه حال دل من بدانییی

تنها مرا بکلبهٔ احزان نمانییی

از من بقهر صورت وصلت نپوشیبی

بر من بجور سورهٔ حجرت نخوانییی

چون آفتاب کم روییی از من و مرا

[...]

وطواط
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱ - در توحید

 

ای خداوندی که از لطف تو جاه آورده‌ام

ز آنچه بودستم گرفته بارگاه آورده‌ام

هست روشن هست نور روشنی چندین دلیل

هفت شاه از چرخ و از اَنجُم سپاه آورده‌ام

گر کسی خواهد گواه از شرق عالم تا به غرب

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - در مدح علاء الدین محمد بن سلیمان

 

آورد گرد فتح و ظفر پیش چشم ما

باد از رکاب عالی لازال عالیا

گرد از رکاب عالی بر نصرت و ظفر

در دیده رعیت باشد چو توتیا

عالی علاء دولت و دین آنکه تا بحشر

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - در مدح شه مظفر تمغاج خان

 

شه مظفر تمغاج خان کامروا

که گردش فلک توسن است رام ورا

ورای او ملکی نیست در بسیط زمین

مطاع و نافذ فرمان به ناروا و روا

شه بزرگ عطا کدخدای خرد و بزرگ

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴ - در مدح طغان تکین

 

بسی عطای خدایست بی خلاف و خطا

خدایگانرا هست از خدای هفت عطا

یکی ز هفت عطا سوی تخت شاه آمد

که رفته بود بفرمان شاه سوی ختا

حکیم زد مثلی کز خطا صواب آید

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵ - در مدح سلطان رکن الدین

 

خدایگان جهانرا خدای داد عطا

شهنشهی ز شهنشاه زاده والا

خدایگان بعطائی که از خدای گرفت

چه گنجها که بخلق خدای داد عطا

قلج قراخان پیوند ارسلان خاقان

[...]

سوزنی سمرقندی
 
 
۱
۱۳۵
۱۳۶
۱۳۷
۱۳۸
۱۳۹
۳۷۶