جانا ، لب چون شراب داری
رخساره چو آفتاب داری
در پیش ضیای آفتابت
از ظلمت شب نقاب داری
جمله نمکی و جان ما را
بر آتش غم کباب داری
بی آن لب چون شکر ، تنم را
همچون شکر اندر آب داری
زان نرگس نیم خواب ، چشمم
محروم شده ز خواب داری
پیوسته ره فراق پویی
همواره سر عتاب داری
پشت طربم شکسته خواهی
باغ خردم خراب داری
ای روی تو رحمت الهی
تا چند مرا عذاب داری؟
تو جفت ربایی و دلم را
نالنده تر از رباب داری
در انده تو درنک دارم
در کشتن من شتاب داری
ای تافته زلف ، باز آخر
تا کی دل من بتاب داری؟
صبرم چو عقاب صید کردی
گرچه صفت غراب داری
ای تن ، تو جزع مکن و گر چند
اندیشهٔ بی حساب داری
خوش باش ، که بارگه خسرو
از حادثها مآب داری
خوارزمشه ، آنکه از قبولش
هم منصب و هم نصاب داری
ای آنکه دیار مشرکان را
از تیغ در اضطراب داری
آنی که ز باد حمله در رزم
بنیاد فلک خراب داری
وز خون عدو بروز هیجا
آفاق پر از خضاب داری
بر بر باغ امید خلق دستی
بارنده تر از سحاب داری
یک لفظ سؤال سایلان را
صد بدرهٔ زر جواب داری
کردار همه صالح دانی
گفتار همه صواب داری
در هر سخنی که تو بگویی
مضمر شده صد کتاب داری
دریای حیات حاسدان را
بی آب تر از سراب داری
از آتش تیغ جان گردان
پیوسته در التهاب داری
در دست شهان عنان نپاید
تا پای تو در رکاب داری
با محمدت اتصال جویی
وز منقصت اجتناب داری
در کل جهان بفضل مردی
کس نیست کزو حجاب داری
شاها، بدو دودمان عالی
از دو طرف انتساب داری
و امروز ز انتساب بگذشت
ملکی که باکتساب داری
باروی بتان نشاط کن زانک
هم دولت و هم شباب داری
رو ملک طرب گزین ، که ملکی
فارغ شده ز انقلاب داری
آن به که برغم خصم پیوست
در کف قدح شراب داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیباییهای محبوب و دوستی عمیق با او اشاره دارد. شاعر به توصیف لبها و چهره محبوب به عنوان نمادهایی از زیبایی و روشنی پرداخته است. همچنین، احساسات عذاب و فراق از معشوق را بیان کرده و از درد و رنج ناشی از جدایی سخن میگوید. او به محنتی که به خاطر عشق میکشد و امید به وصال اشاره میکند و در نهایت از ویژگیهای جذاب محبوب و تأثیر او بر زندگیاش یاد میکند. مضمون کلی شعر نشاندهنده عشق، دردی که از فراق ناشی میشود و زیباییهای محبوب است که زندگی شاعر را کامل میکند.
هوش مصنوعی: عزیزم، لبهایت به زیبایی شراب میدرخشند و چهرهات مانند خورشید تابناک است.
هوش مصنوعی: در برابر روشنایی آفتاب تو، شب چهرهای تاریک و پنهان دارد.
هوش مصنوعی: تمامی ویژگیهای تو مانند نمک است و تو در حال پختن جان ما در آتش اندوه هستی.
هوش مصنوعی: بدون آن لب شیرین، تنم را مانند شکر در آب نگهداشتهای.
هوش مصنوعی: چشمم به خاطر آن نرگس نیمهخواب، از خواب بی بهره مانده است.
هوش مصنوعی: همیشه در مسیر جدایی حرکت میکنی و همچنین به طور مداوم با خشم و نارضایتی برخورد میکنی.
هوش مصنوعی: دل شاداب من شکسته شده، اگر تو بخواهی، باغ عقل و خرد من را ویران میکنی.
هوش مصنوعی: ای چهره تو مظهر رحمت خداوندی، تا کی باید من عذاب و رنج را تحمل کنم؟
هوش مصنوعی: تو به قدری زیبا و جذابی که دل من حال ناله و افسوس دارد، مانند صدای دلربای رباب.
هوش مصنوعی: من در غم تو غمگین هستم، و تو با شتاب به دنبال نابود کردن من هستی.
هوش مصنوعی: ای زلف پیچان و زیبا، تا کی میخواهی دل من را با زیباییات شگفتزده کنی و تاب و توان مرا از بین ببری؟
هوش مصنوعی: صبر من مانند عقابی است که صید شده، هرچند تو به ویژگیهای کلاغ شباهت داری.
هوش مصنوعی: ای بدن، نگران نباش و اگر چه افکار بیپایانی در سر داری.
هوش مصنوعی: شاد باش، زیرا که مقام و منزلت پادشاهی از وقایع و مشکلات به دور است.
هوش مصنوعی: خوارزمشه، کسی است که اگر او را بپذیری، هم شغل و هم مقام را به دست میآوری.
هوش مصنوعی: ای کسی که با شمشیرت، زمینهای کافران را به اضطراب و ترس انداختهای.
هوش مصنوعی: زمانی که تو با قدرت باد در میدان جنگ برای آبادانی و سلامت جهان میجنگی، میتوانی تأثیر عمیقتری بر سرنوشت آسمان داشته باشی.
هوش مصنوعی: با خون دشمن، در روز رزم، آسمانها پر از رنگ و جلوهٔ زندگی است.
هوش مصنوعی: در باغ امید مردم، دستان تو بارانزا است و پربارتر از ابرهاست.
هوش مصنوعی: یعنی هر سوالی که از تو میشود، مانند یک گنجینهٔ باارزش به آن پاسخ میدهی.
هوش مصنوعی: تمام عملهای نیکو را میشناسی و سخنان درست را هم میدانی.
هوش مصنوعی: هر چیزی که تو بگویی، پشت آن معنای عمیق و زیادی نهفته است.
هوش مصنوعی: دریای زندگی، حسادتورزان را بینصیبتر از خیال یک آبنما قرار داده است.
هوش مصنوعی: تو همیشه در حال شعلهور شدن از آتش تیغی هستی که جانت را به تکاپو میاندازد.
هوش مصنوعی: قدرت و تسلط پادشاهان همیشه پایدار نیست و به همین دلیل، وقتی تو در کنار آنها باشی و در کارها مشارکت کنی، وضعیت متفاوت خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی با محمد ارتباط برقرار کنی، باید از نقصها و کاستیهای خود دوری کنی.
هوش مصنوعی: در تمام دنیا به خاطر فضل و کرامت یک مرد، هیچکس نیست که زیر پوشش او قرار نگیرد.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، از هر دو طرف خانوادهات نیاکان بزرگ و محترم داری.
هوش مصنوعی: امروز دیگر از وابستگی به چیزی که به دست آوردهای، فراتر رفتی و به مقام و موقعیتی دست یافتهای.
هوش مصنوعی: زیبایی و شادابی معشوقان را با دیدن آنها شاد کن، زیرا تو هم جوانی و هم خوشبختی داری.
هوش مصنوعی: به باغ شادی برو، چرا که کسی که از درد و سختی رهایی یافته، در آنجا به سر میبرد.
هوش مصنوعی: بهتر است که با دشمنان به توافق برسی و در عین حال از لذتهای زندگی مانند شراب نوشیدن غافل نشوی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر لب اثر شراب داری
وز غمزه خیال خواب داری
شب خسپی و ما کنیم فریاد
آگه نشوی، چه خواب داری؟
نارسته ز پوست می نماید
[...]
امشب که به سر شراب داری
مشکن دل ما که تاب داری
تقصیر نکرده در هلاکم
با غمزه چرا عتاب داری
آشوب قیامتش غباریست
[...]
در دیده زباده خواب داری
بر چهره ز طره تاب داری
چون زلف پریش خویش بر خویش
پیچیده و اضطراب داری
در سر هوس قتال داری
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.