شه مظفر تمغاج خان کامروا
که گردش فلک توسن است رام ورا
ورای او ملکی نیست در بسیط زمین
مطاع و نافذ فرمان به ناروا و روا
شه بزرگ عطا کدخدای خرد و بزرگ
گرفت خرد و بزرگ از خدای هفت عطا
ملک طغان خان بر وفق رأی صائب شاه
سفر گزید به خط ختا به کشف خطا
بسه وی شاه ختا رفت و بر صواب آمد
نه رفتنش به خطا بد نه آمدن به خطا
بدان نیت شد و آمد که گسترد سایه
همای ملت اسلام بر سپاه ختا
همای وار شهنشاه ترک رکن الدین
ز چتر سایه دولت فکند بر دنیا
به حق ما که رعایای حق پرست ویْیم
تمام کرد مراعات حق پرستی را
صلاح دین به جگرگوشه برکشید رقم
کراست این دل و این زور و زهره و یارا
ز بهر ما به ره دور دیر باز دراز
گسیل کرد به کردار سیل از بالا
خدای عرش به اقبال برد و بازآورد
به تخت ملکت اجداد و مسند آبا
خدایگان جهان را خدای خوشدل کرد
به پادشاهی آبا نشاندن ابنا
به تهنیت امرای نواحی و اطراف
همی رسند به درگاه شاه بی همتا
چو طوطیان به زمینبوس بارگاه بزرگ
سخن سرای و سخن چین شده لب امرا
چو خار و خرما بودند لشکر از بد و نیک
ملک به علم جدا کرد خار از خرما
اگر برآید غوغا ز سد اسکندر
فرونشاند شمشیر خسرو آن غوغا
وگر ز عنقا بر صعوه در ولایت شاه
ستم رود بکند صعوه شهپر عنقا
به زندگانی شاه جهان که دیر زیاد
ستم نروید چون بر زمین مرده گیا
زمی نبیره افراسیاب و افریدون
توئی یگانه سزاوار ملک هر دو نیا
به روز رزمی همچون فراسیاب پشنگ
به وقت بزم فریدون آبتین بلقا
چو گاوسار فریدونست تازیانه تو
ز رمح تو علم کاویان شود پیدا
اشارت تو بشارت دهد به لشکر تو
ز حمله بردن و لشگر شکستن اعدا
ز جنبش سپه تو سپاه خصم ترا
به کیش در پر و پیکان شود ز تیر جدا
شعاع تیغ تو بر روی خصم بگدازد
اگر سپر بود از روی و آهن و خارا
عجب نباشد اگر تیغ آسمان رنگت
بر آسمان کمر از سهم بگسلد جوزا
به هر شبِ شَبَهگونِ آسمان دریا رنگ
دو روز استد از بهر تو بهر دریا
هر آن درر که به دریای حکمت اندر هست
حکیم سوزنی آرد به سلک مدح و ثنا
ثناگر است و دعاگوی و نظم و نثرانگیز
ترا به نظم ثنا گوید و به نثر دعا
ز مجلس تو دعا و ثنا گسسته مباد
ثنای دیر درنگ و دعای دیر بقا
هم از دعا و ثنا باد چتر فروزیت
گه از یمین به یسار و گه از جبین به قفا
همیشه تا به دعا و ثنا بود رغبت
ملوک را ز برای ذخیره فردا
به هر کجا بروی یار هر کجا آیی
خدای یار تو باد ای ز خسروان یکتا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره ویژگیها و خوبیهای شاه مظفر تمغاج خان کامروا است. شاعر از او به عنوان پادشاهی بزرگ و خردمند یاد میکند که حکمرانیاش در زمین بینظیر است و سایهاش بر ملت اسلام گسترده شده است. او به سفرهای شاه طغان خان اشاره میکند که به کشور چین رفته و با قصد انجام کارهای صحیح و برپایی عدالت به دیار خود بازگشته است.
شاعر به فضایل و شایستگیهای شاه مظفر میپردازد و او را به عنوان شخصی توانا و شجاع توصیف میکند که در زمان بزم و رزم یکسان است. او همچنین بر قدرت و دقت او در فرماندهی و استراتژی جنگ تأکید میکند و میگوید که وجود شاه موجب امنیت و آرامش در زمین است.
شاعر همچنین دعاهایی به درگاه خدا برای توفیق و موفقیت پادشاه میکند و او را در کنار دیگر شخصیتهای اسطورهای همچون افراسیاب و فریدون قرار میدهد. در پایان، شاعر آرزومند سلامت و پیروزی برای این پادشاه است و او را با خداوند یکتا مرتبط میسازد.
هوش مصنوعی: سلطنت مظفر تمغاج خان درخشان و موفق است، چرا که چرخش زمان به نفع اوست و او را به آرامی و به راحتی پیش میبرد.
هوش مصنوعی: بالاتر از او، هیچ موجودی در این پهنه زمین وجود ندارد که قدرت و فرمانش بر درست و نادرست تاثیر بگذارد.
هوش مصنوعی: یک پادشاه بزرگ که به خداوندی خرد و تواناییهای عظیم معروف است، از خداوند هفت بخشش دریافت کرد.
هوش مصنوعی: طغان خان به دستور صائب شاه به سفر رفت و در راه به کشف اشتباهی دست یافت.
هوش مصنوعی: خلاصه اینکه، شاه ختا رفت و به راه درست رسید. نه رفتنش اشتباه بود و نه برگشتنش.
هوش مصنوعی: بدان او با هدفی مشخص به میدان آمد تا سایهاش به عنوان نماینده ملت اسلام بر سپاه ختا پهن شود.
هوش مصنوعی: همانند پرندهای که بر فراز آسمان پرواز میکند، شهنشاه ترک، رکنالدین، سایه قدرت را بر روی دنیا افکنده است.
هوش مصنوعی: به خاطر حقی که ما به عنوان تابعانِ حق پرست داریم، تمام تلاش خود را برای احترام به اصول حق پرستی به پایان رساندم.
هوش مصنوعی: تلاش برای بهبود دین، نتیجهای دارد که نشاندهنده عشق و وفاداری عمیق به آن است. این دل و قدرت و شجاعت همگی در خدمت این هدف قرار دارند.
هوش مصنوعی: برای ما، به دنبال هدفی دور و دراز، به راهی طولانی فرستاده شد، همچون سیلی که از بالا جاری میشود.
هوش مصنوعی: خداوندی که در عرش ساکن است، او را به فراز آورد و دوباره به تخت سلطنت و جایگاه پدرانش بازگرداند.
هوش مصنوعی: خدای بزرگ دنیا را خوشنود ساخت و فرزندان را به مقام پادشاهی اجدادشان منصوب کرد.
هوش مصنوعی: درود و تبریک به فرمانروایان مناطق و اطراف به درگاه پادشاهی بینظیر میرسد.
هوش مصنوعی: مثل طوطیها که در برابر مقام و جایگاه بزرگ سخنسرا و سخنچین سر تعظیم فرود میآورند، زبان امرا را به تملق و مدح باز میکنند.
هوش مصنوعی: لشکریان به مانند خار و خرما هستند، که خداوند بدیها و خوبیها را از هم تفکیک کرده است. کسانی که نیکو هستند مثل خرما و بدها مانند خار شناخته شدهاند.
هوش مصنوعی: اگر هیاهویی از سد اسکندر به پا شود، شمشیر خسرو آن هیاهو را آرام میکند.
هوش مصنوعی: اگر پرندهای از سرزمین دوری به حکومت ستمگر بیفتد، ممکن است پرواز این پرنده، آزادگی و رهایی را به ارمغان آورد.
هوش مصنوعی: زندگی شاه جهان مانند گیاهی است که در زمین مرده میروید و به همین دلیل، ظلم و ستم بر آن مدت زیادی نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: تو تنها کسی هستی که شایستگی فرمانروایی را دارد و از نسل افراسیاب و افریدون به شمار میروی.
هوش مصنوعی: در روزی که جنگی همچون جنگ پشنگ و فرود در زمان شادی و بزم فریدون اتفاق میافتد.
هوش مصنوعی: زمانی که تو مانند گاوسار فریدون، با قدرت و توانایی خود باشی، ضربهای که از نیروی تو ناشی میشود، نشاندهندهی علم و فرهیختگی تو خواهد بود.
هوش مصنوعی: اشاره تو نوید میدهد که دشمنان را میتوان با حمله و شکستن نیروهایتان شکست داد.
هوش مصنوعی: از حرکت نیروهای تو، سپاه دشمن به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد و تیرها از هم جدا میشوند.
هوش مصنوعی: اگر تیغ تو به دشمن برسد، حتی اگر او پشت سپری از فولاد یا سنگ مخفی شده باشد، آن سپر هم ذوب خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر آسمان به شدت تغییر کند و رنگش بر اثر طوفان و ناملایمات عوض شود، جای تعجبی ندارد که آنچه در آسمان وجود دارد هم از هم بگسلد و به هم بریزد.
هوش مصنوعی: در هر شب تاریک آسمان، رنگ دریا به یاد تو و برای تو تجلی میکند.
هوش مصنوعی: هر نکتهای که در دریا و عمق حکمت پیدا شود، یک حکیم مانند سوزنی، آن را با دقت و شیوایی وصف میکند و مدح و ستایش میسازد.
هوش مصنوعی: این شخص ستایشگر و دعاگو است و با شعر و نثر خود درباره تو سخن میگوید و تو را در قالب شعر ستایش میکند و در نثر دعا مینویسد.
هوش مصنوعی: از مجالست، دعا و ستایش قطع نگردد. شایسته است که از ستایشهای دیرین و دعاهایی که ماندگاری دارند، دوری کنیم.
هوش مصنوعی: دعای خوبان و ستایشهای آنان همچون سایهای روشن بر سر توست، که گاهی از سمت راست به چپ و گاهی از پیشانی به پشتسرت میافتد.
هوش مصنوعی: همیشه وقتی که دعا و ستایش وجود داشته، علاقه و میل پادشاهان به تامین و جمعآوری نعمتها برای آینده بیشتر شده است.
هوش مصنوعی: هر جا که بروی، معشوقت با تو خواهد بود و هر جا که برگردی، خداوند یار تو باشد، ای یگانه از میان شاهان.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به جمله خواهم یک ماهه بوسه از تو، بتا
به کیچ کیچ نخواهم که فام من توزی
دل مرا عجب آید همی ز کار هوا
که مشکبوی سلب شد ز مشکبوی صبا
ز رنگ و بوی همی دانم و ندانم از آنک
چنین هوا ز صبا گشت یا صبا ز هوا
درخت اگر عَلَم پرنیان گشاد رواست
[...]
بتی بروی چو لاله شکفته بر دیبا
تنم اسیر بلا کرد و دل اسیر هوا
دلم بصحبت او همچو پشت او شده راست
تنم ز فرقت او همچو زلف اوست دو تا
بدست دارد تیر و بغمزه دارد تیر
[...]
شب آمد و غم من گشت یک دو تا فردا
چگونه ده صد خواهد شد این عنا و بلا
چرا خورم غم فردا وزآن چه اندیشم
که نیست یک شب جان مرا امید بقا
چو شمع زارم و سوزان و هر شبی گویم
[...]
ایا ستارهٔ خوبان خَلُّخ و یغما
به دلبری دل ما را همی زنی یغما
چو تو نگار دل افروز نیست در خَلُّخ
چو تو سوار سرافراز نیست در یغما
غنوده همچو دل تنگ ماست دیدهٔ تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.