آورد گرد فتح و ظفر پیش چشم ما
باد از رکاب عالی لازال عالیا
گرد از رکاب عالی بر نصرت و ظفر
در دیده رعیت باشد چو توتیا
عالی علاء دولت و دین آنکه تا بحشر
هرگز مباد دولت و دین را جز او علا
حاقان محمد بن سلیمان که ملک او
دارد نهاد ملک سلیمان پادشا
آن پادشا که تا که خدایست نصرتیست
بر دشمنان مراو را هر روز از خدا
ناصر ویست دین خدای و رسول را
نصرت بجز ورا بجهان کی بود روا
نیک آمد و بد آمد خلق خدا ازوست
آن به بود که قدرت و قوت بود روا
چون گند ناز روی زمین دشمنان دین
سر بر زدند از حد چین تا در ختا
دست فلک ربود سر دشمنان دین
از تیغ گندنا شبه او چو گندنا
آنان که بر مخالفت پادشاه دین
بودند دست برده بمکر و بسیمیا
نه سیمیا و مکر بفر همای شاه
زیشان نشان دهد نه زسیمرغ و کیمیا
آن پادشا که هرکه خلافش صواب دید
شمشیر او صواب جدا کرد از خطا
آن پادشا که هیبت زور سپاه او
افکند فتنه در ختن و خطه ختا
دشمن شکر شهی که چو عزم شکار کرد
از هر کجا که روی نهد تا بهر کجا
چون گردناست نیزه آتش سنان او
دشمن چو مرغ گردان در گرد گردنا
یاقوت را شنیدم کز روی خاصیت
دفع وبا کند چو عفونت بود هوا
روی هوا ز لشکر کفار شد عفن
از گونه گونه وسوسه فاسد و هوی
پیکان تیر شاه چو یاقوت سرخ گشت
از خون دشمنان و درافکندشان ز پا
گردافع و با بد یاقوت ور نبود
آرنده وبا بچه معنی شد و چرا
خاقان قضای ایزد باربست از قیاس
بر دشمنان دین همه شور و شر و بلا
خواهند کز قضا و بلا درکشند روی
کارد فرود بر سر ایشان بلا قضا
کوشد اگر بجهد کسی با قضا بجنگ
مغلوب گردد و بودش جهد نابجا
ایزد سزای نصرت مرشاه را گزید
چون شاه عزم کرد بآوردن غزا
نصرت سزای شاه بدو شه سزای او
واقبال ره نمود سزا را سوی سزا
از کردگار نصرت و از شاه کوشش است
از کافران هزیمت و از مؤمنان دعا
دشمن قفای لشکر شه دیده کی کند
مادام تا که دعوت نیکوست در قفا
ایزد خدایگان جهانرا بقا دهاد
بیرون ز حد غایت و بیرون زانتها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره پیروزی و نصرت پادشاهی به نام محمد بن سلیمان است که همچون سلیمان پادشاه، صاحب قدرت و حکمت است. شاعر به توصیف قدرت و عظمت او میپردازد و از یاری خداوند بر او سخن میگوید. پیام اصلی شعر این است که قدرت و نصرت بر دشمنان دین از آن پادشاه است و هرکس که به مخالفت با او بپردازد، به سزای خود خواهد رسید. در نهایت، شاعر دعا میکند که خداوند بقا و نصرت را به او عطا کند و از مکر و شر دشمنان در امان بماند.
هوش مصنوعی: بله، در این بیت به شکوهمندی و پیروزی اشاره شده است. گوینده آرزو دارد که موفقیتها و دستاوردهای بزرگ، همانطور که به چشم میرسد و جلوه میکند، همیشه در دسترس باشد و در عین حال بر مقام و ظرفیت عالی افراد تأکید شده است. به نوعی، این جمله نشاندهنده امید و آرزوی فراوان برای ادامه موفقیتها و برتریهاست.
هوش مصنوعی: غبار از زین سواران بلندپایه بر پیروزی و موفقیت در نظر مردم مانند پودر توتیا است.
هوش مصنوعی: بالاترین مقام و شرف به کسی تعلق دارد که تا قیامت هیچگاه مقام و دین را به غیر از او نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: محمد بن سلیمان، به عنوان حاکمی که دارای سلطنت است، سلطنت سلیمان، پادشاه معروف را پایهگذاری کرده است.
هوش مصنوعی: پادشاهی که همیشه تحت حمایت خداوند است، به عنوان قدرتی در برابر دشمنان من محسوب میشود و هر روز از سوی خداوند به او یاری میرسد.
هوش مصنوعی: ناصر ویست، دین خداوند و پیامبر را یاری میکند و جز او در این دنیا هیچکس دیگری شایستهی این یاری نیست.
هوش مصنوعی: خوبیها و بدیها به دست مردم است و این امر طبیعی است. بهتر است که در قدرت و توانایی لزومی نباشد.
هوش مصنوعی: زمانی که دشمنان دین مانند علفهای هرز از خاک سر برآوردند و از مرز چین تا ختا گسترانیده شدند.
هوش مصنوعی: خدای بزرگ و سرنوشت، سر دشمنان دین را با شمشیر گندنا از آنها گرفت و همانند شمشیر گندنا، کار خود را انجام داد.
هوش مصنوعی: افرادی که در برابر پادشاه دین ایستادگی میکردند، با فریب و نیرنگ دست به کار شدند.
هوش مصنوعی: نه زیبایی و فریب، نه شکوه و عظمت پادشاه، هیچ کدام از اینها نمیتوانند نشان دهنده عروج روح و کمال انسان باشند و نه حتی زرق و برقی که از موجوداتی مانند سیمرغ یا طلا به دست میآید.
هوش مصنوعی: هر پادشاهی که مخالفانش را درست نمیداند، با شمشیرش آنها را از اشتباه جدا میکند.
هوش مصنوعی: آن پادشاهی که قدرت و توانایی ارتش او باعث بروز هرج و مرج و مشکلات در مناطق ختن و خطه ختا شده است.
هوش مصنوعی: دشمن در برابر شیرِ شکرین، وقتی تصمیم میگیرد که به شکار بپردازد، از هر سمتی که حرکت کند، در نهایت به هدفش دست خواهد یافت.
هوش مصنوعی: همچون گردن یک نیزه، تیرهای آتشین او دشمن را به دور خود میچرخاند، مانند پرندهای که در دور گردنش میچرخد.
هوش مصنوعی: یاقوت را به خاطر خاصیتهایش شناختهام که میتواند در برابر بیماریها مقاومت کند، به ویژه زمانی که هوا آلوده و عفونی باشد.
هوش مصنوعی: بوی نامطبوعی از لشکر دشمن در فضا پخش شده است که ناشی از وسوسهها و خواستههای نفسانی است.
هوش مصنوعی: تیر شاه به رنگ یاقوت سرخ درآمده و این به خاطر خون دشمنان است که بر زمین ریخته و آنها را به زمین زده است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر گرد و غبار و بدیها و مشکلات را از بین ببریم و به حقیقت چیزها توجه کنیم، زیباییها و نعمتهای زندگی خود را بهتر درک خواهیم کرد. در واقع، اگر به جوهرهی زندگی نگاه کنیم و از حاشیهها بگذریم، میتوانیم معنای واقعی و ارزشهای واقعی را بفهمیم.
هوش مصنوعی: خداوند مقدراتی را برای حاکم مقرر کرده است و از مقایسه با دشمنان دین، همه چیز به آشوب و بلایی تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: میخواهند تا از شانس و مشکلات، خود را دور نگهدارند، اما فاجعهای که سرنوشت برایشان رقم زده، بر سرشان میافتد.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد با سرنوشت مبارزه کند و تلاش کند که از آن بگریزد، در نهایت شکست میخورد و تلاشش بینتیجه خواهد بود.
هوش مصنوعی: خداوند پاداش پیروزی شاه را برگزید، زیرا شاه تصمیم گرفت به جنگ برود.
هوش مصنوعی: کمک و یاری به شاه، نتیجهای مناسب برای اوست و او نیز به واسطهی شایستگیاش، موفقیتهایی به دست میآورد که شایستهی اوست.
هوش مصنوعی: از خداوند یاری میطلبیم و از پادشاه تلاش میکنیم. از دشمنان شکست میخوریم و از مؤمنان دعا و محبت دریافت میکنیم.
هوش مصنوعی: دشمن هرگز نمیتواند از پشت به لشکر پادشاه حمله کند تا زمانی که دعوت نیکو و مناسب برقرار باشد.
هوش مصنوعی: خداوند جهانیان را جاودانگی عطا کند، فراتر از تمام مرزها و محدودیتها.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا داد باغ را سمن و گل بنونوا
بلبل همی سراید بر گل بنونوا
رود و سرود ساخته بر سرو فاخته
چون عاشقی که باشد معشوق او نوا
مشک و عبیر بارد بر گلستان شمال
[...]
چون نای بینوایم ازین نای بینوا
شادی ندید هیچ کس از نای بینوا
با کوه گویم آنچه ازو پر شود دلم
زیرا جواب گفته من نیست جز صدا
شد دیده تیره و نخورم غم ز بهر آنک
[...]
آمدگه وداع چو تاریک شد هوا
آن مه که هست جان و دلم را بدو هوا
گرمی گرفته از جگر گرم او زمین
سردی گرفته از نفس سرد من هوا
ماه تمام او شده چون آسمان کبود
[...]
منسوخ شد مروت و معدوم شد وفا
زین هر دو مانده نام چو سیمرغ و کیمیا
شد راستی خیانت و شد زیرکی سفه
شد دوستی عداوت و شد مردمی جفا
گشتهست باژگونه همه رسمهای خلق
[...]
ای بر مراد رأی تو ایام رامضا
بسته میان بطاعت فرمان تو قضا
از جاه تو گرفته سیادت بسی شرف
وز فر تو فزوده وزارت بسی بها
خلق خدای را برعایت تویی پناه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.