گنجور

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۹۲

 

ای مایهٔ رهبری و گمراهی تو

سهل است مرا طاعت اگر خواهی تو

گر خوانم و گر نخوانمت می دانی

گر خواهم و گر نخواهم آگاهی تو

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۹۳

 

گه خسته دل و سوخته خرمن باشم

گه بسته دم و گشاده دامن باشم

یا رب همگان را تو به مقصود رسان

باشد که در آن میان یکی من باشم

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۹۴

 

ای آنک برِ تو قدر دارد آهی

درویشی را فضل نهی بر شاهی

آنجا که عنایت تو باشد باشد

کاهی کوهی وگرنه کوهی کاهی

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۹۵

 

دل پرتو لطف تست رایش بفزای

در مقعد صدق خویش جایش بنمای

شهباز سپید عالم پاک است او

این زنگلهٔ خاک زپایش بگشای

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۹۶

 

ای آنک به دوست جان دشمن بخشی

مسکینان را هزار مسکن بخشی

بر درگه تو پیر شدم گرچه بدم

شاید که مرا به پیری من بخشی

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۹۷

 

در راه توَم گر زیم و گر میرم

دل بر که نهم چون زتو دل برگیرم

پیری برِ رحمت تو قدری دارد

چون بر در تو پیر شدم بپذیرم

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۹۸

 

یا رب مددی زلطف تعیینم کن

تحصیل رضای خویش آیینم کن

داعی اجل چون طلب روح کند

توحید به وقت نزع تلقینم کن

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۹۹

 

آنجا که نه پیدا نه نهان در گنجد

کی داعیهٔ سود و زیان در گنجد

اما چو گناه عاصیان عفو کنند

باشد که رهی در آن میان در گنجد

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۱۰۰

 

لطفی بکنی عنایت از سر گیری

زین نقد دغل که می زنم زرگیری

در مملکتت هیچ نیاید خللی

گر هیچ کسی را به کسی برگیری

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۱۰۱

 

بنیاد دل ما غم تو ویران کرد

ما را هوس عشق تو سرگردان کرد

زآنجا که تویی مگر که لطفی بکنی

پیداست کز اینجا که منم چه توان کرد

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۱۰۲

 

از لطف تو هیچ بنده نومید نشد

مقبول تو جز مقبل جاوید نشد

لطفت به کدام ذرّه پیوست دمی

کان ذرّه به از هزار خورشید نشد

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۱۰۳

 

فرمان فرمان اگر فرستی شاید

درمان درمان ما از آن افزاید

عصیان عصیان گرچه زما می آید

احسان احسان زحضرتت می آید

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۱۰۴

 

ای خالق هر توانگر و هر درویش

می سازی کار هر یک از اندک و بیش

از لطف و کرم ساخته کن کار جهان

کز صنع تو یک ذرّه نگردد کم و بیش

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۱۰۵

 

در آتش عشق رنگ دل بزاید

جز در غم عاشقی طرب نفزاید

در عشق دل و دلبر ثابت باید

یا رب تو دلی بخش که آن را شاید

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۱۰۶

 

چون من به تو دادم دل و دین بس باشد

نفرین توم از آفرین بس باشد

من می گویم جمله تویی من هیچم

تسبیح بزرگ من همین بس باشد

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۱۰۷

 

من لوح دل از جمله امانی شستم

جان را زنشاط و کامرانی شستم

تا آتش سودای تو در جان من است

من دست از آب زندگانی شستم

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۱۰۸

 

مقصود میان من و تو پنهان است

دل را سببی هست که سرگردان است

زینجا که منم حدیث بس دشوار است

زآنجا که قبول تست بس آسان است

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۱۰۹

 

ای جان مرا امید جاوید به تو

روشن دل من چو روی خورشید به تو

فارغ کنم از امید و بیم دگران

چون بیم دلم زتست و اومید به تو

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۱۱۰

 

ای از تو خرابی سبب آبادی

وای در غم تو هزار جان را شادی

در بندگیت از دو جهان آزادم

هرگز دیدی بنده بدین آزادی

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۱۱۱

 

از عقل بلند اگر نیم پستم گیر

هشیار زمانه گر نیم مستم گیر

با هر که زتو گریختم سود نداشت

از تو به تو در گریختم دستم گیر

اوحدالدین کرمانی
 
 
۱
۱۲۶۷
۱۲۶۸
۱۲۶۹
۱۲۷۰
۱۲۷۱
۶۴۵۴