گنجور

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - مدح مظفرالدوله قزل ارسلان

 

به بست شرع سلامت گذار بر سوی نوب

برست بحر شریعت ز موج هر آشوب

گشاد بهره ی وصل دو شاه یوسف چهر

در اشتیاق سبق برده هر دو از یعقوب

سلام کرد یکی را، ظفر ز روی خشوع

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷ - مدح سلطان قزل ارسلان سلجوقی (مظفرالدوله و الدین بن شمس الدین ایلد کز)

 

آنرا که چار گوشه عزلت میسر است

گو نوبه پنج کن، که شه هفت کشور است

دل چون زبان طمع بریدی کباب دهر

از دل بُبر، که پهلوی ایام لاغر است

بگذر ز چرخ طبع که بستان سرای انس

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - وصف بزم و مدح اتابک مظفرالدین قزل ارسلان و سلطان ارسلان بن طغرل

 

الحق این جشن، نه جشن است که باغ ارم است

ارم از لطف مزاجش به وبا متهم است

نقش بند چمنش باد، ز چین لطف است

رنگریز ثمرش ماه ز چرخ کرم است

دامنش پر زر و سیم است که کان امل است

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - مدح سیف الدین حسن جاندار

 

آنچه بر من ز دل و دلدار است

چون دهم شرح که بس بسیار است

گر، تن است، از در او محروم است

ور دل است، از بر من آوار است

حالش از هر که به پرسم گوید

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۰ - مدح

 

بخدائی که نفس قدرت او

شمس های رواق گردون است

کاف پیش کرشمه ی قدرش

عاشق طاق ابروی نون است

تا برآرد به آب صدره شام

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - در مرگ شرف الدین موفق گرد بازو

 

دلی که بسته این پیرزال جادو نیست

همیشه خسته زخم جهان بدخو نیست

سرای داد ندانم کدام سوست و لیک

ز هفت پاره ی شهر حدوث زین سو نیست

نه موضع سر پنجه است دست کوته دار

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲ - مدح سلطان طغرل بن ارسلان

 

خسروا، ملک تو را، عرض جهان نتوان گرفت

پیش قدرت باد اوج آسمان نتوان گرفت

جز سپهر بی نشان کز داغ کوکب فارغ است

بر سحاب دامن جاهت نشان نتوان گرفت

بر جهان سلطانی و سلطان توئی از روی عقل

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۳ - فخریه

 

گره گشای سخن خامه توان من است

خزانه دار روان خاطر روان من است

کشید زین من این دیزه هلال رکاب

از آنک شهپر روح القدس عنان من است

کنار و آستی کان چو بحر پر درشد

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۴ - تسلیت از درگذشت مادر سلطان ارسلان بن طغرل

 

در گلشن ایام نسیمی ز وفا نیست

در دیده افلاک نشانی ز حیا نیست

بر خوانچه مینای فلک خود همه قرص است

و آن هم زپی گرسنه چشمان چوما نیست

پنهای فلک حبر ندارد که به تحقیق

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۵ - رثای سلطان ارسلان بن طغرل

 

یک ره به نشمری که جهانی مشمر است

ملک از برادرت به مصیبت برادر است

چتر سیاه غمزده در هجر و ماتم است

تیغ کبود نم زده در شرم افسر است

هم خطبه زار مانده ز هجران کرسی است

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۶ - مدح اقضی القضات خواجه رکن الدین حافظ همدانی

 

ای خرد را خاک درگاه تو اکسیر نجات

خوانده حق برخطه عالم تو را اقضی القضات

در دبیرستان عزم و حزم تو تشبیه طبع

باد را تعلیم سیر و کوه را درس ثبات

نیست بی طغرای تو، نافذ قضا را یک مثال

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷ - مدح

 

اقتدارش رایت خورشید بر گردون زده است

بارگاهش خیمه جمشید بر هامون زده است

خاک درگاهش چو عقد گلستان از باد صبح

آتش اندر آبروی لولوی مکنون زده است

طرف حکم اوست هر دُر شب افروزی که صنع

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۸ - مدح ابوالبرکات هبة الدین علی طبیب

 

مرا دلی است زصد گه نهاده بر ره حاج

بباجشان شده لکن طمع نداشته باج

شکر شکسته ز مقلان غنچه بویا

سپر فکنده ز پیکان غنچه غناج

به پرده دار صبا داده جان که باز افکن

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۹ - مدح سلطان ارسلان بن طغرل، پس از فتح ابخاز

 

خسرو توران گشای، روی به ایران نهاد

خام کمندش لکام بر سر شیران نهاد

نیک شناسد جهان آنکه جهان آفرید

نام جهانگیر شاه، شاه جهان بان نهاد

خسرو کیوان خدیو اوست که کیهان خدای

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۰ - مدح خواجه امام شیخ الاسلام ظهیرالدین بلخی

 

هر آن کسوت که بر بالای نعمان الزمان زیبد

بر دامن، ز دل باید ره جیب از روان زیبد

قبای روزگارش پروزی در آستین شاید

ردای آفتابش ریشه ی در طیلسان زیبد

هر آن کوی کله زرین که چرخ ازاختران سازد

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۱ - تاسف از درگذشت صدرالدین عبداللطیف خجندی و تهنیت به جمال الدین خجندی

 

در دیده ی زمانه، نشان حیا نماند

در سینه سپهر، امید وفا نماند

یک مهره بر بساط بقا، کم نهاد کس

کز چشم بد حریف بزخم دغا نماند

وقت است اگر خراب شود حجره ی هنر

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۲ - مدح یکی از صدور

 

ای کلک تو بر لوح عطارد زده ابجد

عنوان نسب نامه آدم باب وجد

هم کاهل هامونی با حلم تو مسرع

هم شبرو گردونی با عزم تو معقد

بر مفرش صدر تو پی عزت جاوید

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - مدح خواجه صدرالدین قاضی مراغهٔ وزیر سلطان طغرل

 

کار دو گیتی به کام صدر اجل باد

جایگه دشمنانش صدر، اجل باد

کعبه آمال حرز دولت و دین آنک

با شرف او زحل وضیع محل باد

نوبت عمر ابد بنام بلندش

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۴ - مدح سلطان ارسلان بن طغرل - مطلع نخست

 

ای عید ملک و ملت عیدت خجسته باد

عالم بسعی تیغ تو از فتنه رسته باد

چابک رکاب عمر تو تا منزل ابد

بر تیز کام ابلق مدت نشسته باد

شهباز همت تو چو طعمه طلب کند

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۵ - مدح سلطان ارسلان بن طغرل - مطلع دوم

 

ای آفتاب عالم روزت خجسته باد

عالم بنو، ز ظلمت بیداد رسته باد

پشتی که جز بخدمت درگاه تو دوتاست

الا به عذر پیری، در هم شکسته باد

راهی کزو بمنزل جاهت توان رسید

[...]

اثیر اخسیکتی
 
 
۱
۱۲۴۰
۱۲۴۱
۱۲۴۲
۱۲۴۳
۱۲۴۴
۶۴۵۴