گره گشای سخن خامه توان من است
خزانه دار روان خاطر روان من است
کشید زین من این دیزه هلال رکاب
از آنک شهپر روح القدس عنان من است
کنار و آستی کان چو بحر پر درشد
که در ولایت معنی گدای کان من است
من ارسلا نشه ملک قناعتم زین روی
جهان قیصر و خان، صد یک جهان من است
غرور سیم نیالایدم چو ماهی شیم
که چشمه سار ازل غسل کاه جان من است
کمان من نکشد دست و بازوی شروان
که تیر چرخ یک اندازی از کمان من است
نه من قرین وجودم سفه بود گفتن
هنوزدرعدم است آنکه هم قران من است
زمان، زمان زمین گستر خرد بخش است
محال باشد گفتن زمان، زمان من است
اگر زبان هنر می سراید این معنی
بحکم عقل سجل میکنم که آن من است
زآخور فلکی تو سنی برون ناید
که طوق نعلش بی حلقه دهان من است
سزد که منبر دعوی هزار پایه کنم
که ترجمان رموز ازل بیان من است
شکار نکته ز شاهین وحی بربایم
چو آستان شه عزلت آشیان من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
نتیجه ای که زافکار نیم جان من است
وبال چشم و دماغ و تن و توان من است
به روزنامه ی سودای من چنین منگر
مداد او همه از مغز استخوان من است
روانیِ سخن از سرعت تفکّر نیست
[...]
ز بس که گوش جهانی پر از فغان من است
به شهر بر سر هر کوی داستان من است
ز بیدلی، اگرم جان رود، عجب نبود
چو دل نمی دهدم آنکه دلستان من است
دعای عمر کنندم، ولی قبول مباد
[...]
ز دل زبانه آتش که در دهان من است
به شرح داغ دل آتشین زبان من است
به سان اره بنه تیغ خویش بر فرقم
به جرم آنکه به صد رخنه ز استخوان من است
کنی به داغ نشان سگان خود وین داغ
[...]
خیال مغبچگان تا درون جان من است
بکوی دیر مغان ناله و فغان من است
کمند زلف بتی این که ساختم زنار
درون دیر بهر بزم داستان من است
به بین بصافی ساغر درو به حمرت می
[...]
ز دست ناله سگ او بقصد جان من است
یقین که ناله من دشمن نهان من است
معاشران همه رادست بر دهان من است
زبسکه گوش جهانی پر از فغان من است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.