گنجور

عین‌القضات همدانی » لوایح » فصل ۴۳

 

پروانه بجان اگرچه آتش گیرد

جز صورت آن خیال او نپذیرد

بر شمع چو عاشقست پروانه به طبع

گرد سر او گردد و پیشتر میرد

عین‌القضات همدانی
 

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۲

 

در عرصهٔ ملکی که کمی نپذیرد

با چند هنر کز چو منی نگزیرد

خورشید فراغتم فرو می‌میرد

بوطالب نعمه کو که دستم گیرد

انوری
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶۲ - اسراف مکن

 

اسراف مکن ببذل مالت

کز سیم و زرت نمیگزیرد

نی بیزرت ایچ حکم باشد

نی بی درمت کسی پذیرد

هر کونه بقدر خود کند خرج

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵

 

مرا از چون تو یاری میگزیرد

که خود درد منت دامن نگیرد

لب بیجاده رنگت گر شوم کاه

بایزد گر مرا هرگز پذیرد

دلم شمعیست کاندر وصل و هجرت

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۷

 

جوانی برون رفت و پیری درآمد

روا دارم ار با من آرام گیرد

بترسیدمی گر بمردی جوانی

کنون می بترسم که پیری بمیرد

ادیب صابر
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۵۴

 

به برنایی چنان بردم گمانی

که گر دلبر نیابد دل بمیرد

کنون چون روز پیری روی بنمود

همی از روی دلبر دل بگیرد

ادیب صابر
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۳ - عذر انگیزی در نظم کتاب

 

مدم دم تا چراغ من نمیرد

که در موسی دم عیسی نگیرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۶ - شفیع انگیختن خسرو پیران را پیش پدر

 

مگر شاه آن شفاعت در پذیرد

گناه رفته را بر وی نگیرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز

 

اگر چون موم نقشی می‌پذیرد

بر او زن مُهر ما تا نقش گیرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۹ - رفتن شاپور در ارمن به طلب شیرین

 

به فرمان خدا زو گشن گیرد

خدا گفتی شگفتی دل پذیرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار

 

چو هر کاو راستی در دل پذیرد

جهان گیرد جهان او را نگیرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۴ - گریختن خسرو از بهرام چوبین

 

مگر کز بند ما پندی پذیرد

و گر نه چون پدر مرد او بمیرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

تو را هم خون من دامن بگیرد

که خون عاشقان هرگز نمیرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۶ - وصیت کردن مهین‌بانو شیرین را

 

ز کم خوردن کسی را تب نگیرد

ز پر خوردن به روزی صد بمیرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۶ - وصیت کردن مهین‌بانو شیرین را

 

جهان آن به که دانا تلخ گیرد

که شیرین‌زندگانی تلخ میرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۸ - آگهی خسرو از مرگ بهرام چوبین

 

چراغ اَر چه ز روغن نور گیرد

بسا باشد که از روغن بمیرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین

 

نبینی هر که میرد تا نمیرد

امید از زندگانی برنگیرد

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۹
sunny dark_mode