گنجور

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۳۷ - در مدح خاقان ارسلان خان کمال الدین ابو القاسم محمود

 

رایت شرع و ملک منصورست

آیت علم عدل مشهورست

بخداوند خسروان خاقان

که جهانش مطیع و مأمورست

ارسلان خان، کمال دین محمود

[...]

وطواط
 

وطواط » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - هم در مدح اتسز

 

شهریاری ، که بدو رایت دین منصورست

عالم علم و کرم از دل او معمورست

وطواط
 

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۹ - در مدح ناصرالدین طاهر و توصیف عمارت وی

 

می بیاور که جشن دستورست

جشن عالی سرای معمورست

قبه‌ای کز نوای مطرب او

کوه را در سر از صدا سورست

قبه‌ای کز فروغ دیوارش

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۰ - ایضا در وصف عمارت ممدوح

 

یارب این بارگاه دستورست

یا نمودار بیت معمورست

یا سپهرست و ماه مسرع او

مسرع قیصرست و فغفورست

یا بهشتست و حوض کوثر او

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶۵ - مطایبه

 

حاجبت رگ ز دست دانستم

از چه معنی از آنکه محرورست

رگ زند هرکه او بود محرور

عذر عذرت مخواه معذورست

خیری خانه گر خراب شدست

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶۶

 

تا مشقت ره طاعت نبرد هرگز گفت

که ز آمد شد خدمت عصبم رنجورست

چون چنان شد که به هر گام دوره بنشیند

گر به خدمت نرسد در دو جهان معذورست

همه جور من از این کهنه دو صندوق تهیست

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶۷ - در شکایت و طلب احسان از مخدوم

 

ای خداوندی کز غایت احسان و سخا

ابر در جنب کفت باطل و دریا زورست

جود و بخل از کف تو هر دو مخنث شده‌اند

مگرش طبع سقنقور و دم کافورست

بنده را خدمت پیوستهٔ ده ساله مگیر

[...]

انوری
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۸ - بازگشتن خسرو از قصر شیرین

 

چه پنداری که او زین غصه دور‌ست‌؟

نه دورست او ولی دانم صبور‌ست

نظامی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۹ - صفت سمنار و ساختن قصر خورنق

 

پادشه همچو تاک انگور‌ست

در نپیچد در‌آن کز او دورست

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۴۴ - مناظرهٔ نقاشان رومی و چینی

 

بیا ساقی آن می‌که جان پرورست

به من ده که چون جان مرا درخوَرست

نظامی
 

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در فضیلت ذی النورین رضی الله عنه

 

کسی کو در حریم این سه نورست

گرش روشن نه بیند خصم کورست

عطار
 

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در فضیلت ذی النورین رضی الله عنه

 

کسی کز آسمانش این دو نورست

مه و خورشید با او در حضورست

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۱۳) حکایت موسی علیه السلام در کوه طور با ابلیس

 

بلعنت گرچه از درگاه دورست

ولی از قولِ موسی در حضورست

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۶) حکایت سلطان محمود با ایاز در گرمابه

 

چو معشوق تو با تو در حضورست

اگر آهی کنی از کار دورست

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفدهم » (۶) حکایت جهاز فاطمه رضی الله عنها

 

چو طفلی و ترا نه تن نه زورست

قِماط تو کفن، گهواره گورست

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » جواب پدر

 

پدر گفتش دماغت پُر غرورست

که این اندیشه از تحقیق دورست

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode