پدر گفتش دماغت پُر غرورست
که این اندیشه از تحقیق دورست
که تا هرنیک و هر بد در نبازی
نباشی عاشقی الّا مجازی
اگر در عشق میباید کمالت
بباید گشت دایم در سه حالت
یکی اشک و دوم آتش سیم خون
اگر آئی ازین سه بحر بیرون
درون پرده معشوقت دهد بار
وگرنه بس که معشوقت دهد کار
اگر آگه نگشتی زین روایت
ترا دایم تمامست این حکایت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: پدر به فرزندش میگوید که احساس غرور او باعث شده که از حقیقت عشق دور باشد. او توضیح میدهد که در عشق واقعی باید سه حالت را تجربه کرد: اشک، عشق و آتش. اگر کسی از این سه حالت دور باشد، نمیتواند به درک عمیقتری از عشق برسد و در نهایت تنها با چالشها و دردهای عشق روبرو خواهد شد. اگر فرزند از این آموزهها آگاه نشود، همواره در تکرار همان داستان خواهد ماند.
هوش مصنوعی: پدر به فرزندش میگوید که تو خیلی مغروری و این طرز فکر تو به تحقیقات و نتایج درست نزدیک نیست.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در بازی زندگی، خوب و بد را تجربه نکردهای، نمیتوانی به عشق واقعی دست پیدا کنی و عاشقی تو فقط در خیال خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر در عشق به کمال میخواهی برسی، باید همیشه در سه حالت مختلف قرار بگیری.
هوش مصنوعی: اگر یکی از این سه چیز یعنی اشک، آتش یا خون، در وجودت جاری شود، نشاندهندهٔ عمق احساسات و دردهای درون توست.
هوش مصنوعی: در دل پردههای عشق تو، نعمتی نهفته است و اگر این نعمت نبود، محبت و محبتورزی تو به حدی است که انسان را در کارهای زیاد و دشوار غرق میکند.
هوش مصنوعی: اگر از این داستان آگاه نشوی، همیشه در همین حالت باقی خواهی ماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.