وحشی بافقی » ناظر و منظور » رفتن آن شهسوار شهب تازیانه و شاهباز فلک آشیانه به جست و جوی آن آهوی سر در بیابان محنت نهاده و آن طایر دور از مقام عزت فتاده
چنین تا شام صید انداز بودند
به قصد صید شیری مینمودند
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » ناظر و منظور » آمدن ناظر و منظور به لشگرگاه اقبال و آگاهی شاه جهانپناه از صورت احوال و استقبال ایشان کردن و شرایط اعزاز بجای آوردن
در آنجا چند روز القصه بودند
وطن در بزم عشرت مینمودند
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » ناظر و منظور » آمدن ناظر و منظور به لشگرگاه اقبال و آگاهی شاه جهانپناه از صورت احوال و استقبال ایشان کردن و شرایط اعزاز بجای آوردن
برای خود در شادی گشودند
به بزم شادمانی جا نمودند
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » ناظر و منظور » دایرهٔ پرگار سخن را از پرگار خانهٔ دو زبان ساختن و در میدانگاه خاتمهٔ بیان علم فراغت افراختن و خاتمه سخن را به مناجات مثنی کردن و نامهٔ کن و خامهٔ قدرت تمام نمودن رسالهٔ رسالت به نعمت مهر محمدی ختم نمودن
که این بکران معنی رو نمودند
نقاب غیب از طلعت گشودند
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۲۲ - گفتار درآوردن خادمان شیرین فرهاد را در نزد آن ماه جبین و دلربایی آن نازنین از فرهاد
فرو جستند و رخ بر خاک سودند
به دأب کهتران خدمت نمودند
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۵ - در ستایش پنهان نمودن راز نهانی که آسایش دو جهانیست
نخستش پیکر از پولاد سودند
وزان پس گوهرش یغما نمودند
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۲۶ - آوردن رام سیتا را در اوده و به خانۀ خود نشستن با یکدیگر
دو آیینه مقابل رو نمودند
به یک دم زنگ غم از دل زدودند
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۳۳ - رفتن رام از چترکوت به صحرای اتره زاهد و دیدن سیتا زن او را و فرود آمدن حله ها از عالم بالا برای سیتا به دعای زن زاهد
فراوان شادمانی ها نمودند
به حسن و عشق خود هر یک فزودند
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۷۵ - رخصت شدن هونت از سیتا و جنگ کردن با دیوان
همه دیوان که پاسش می نمودند
نگهبانان باغ و قصر بودند
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۷۷ - فرستادن راون، اندرجت پسر بزرگ خود را به جنگ هنونت
بسی مردی و کوششها نمودند
امید و بیم را در می گشودند
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۸۲ - جنگ خرسان با دیوان
گلیم خرس سیل خون نمودند
کشان خصمان خود را در ربودند
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۲ - آمدن اندر با دیوته های هر سه لوک به مبارکبادی رام
سراسر دست و بازو یش ستودند
ادب کرد ه، تواضع ها نمودند
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۱۸ - جنگ رام با لو و کش و خسته شدن رام از دست ایشان
حریفان مستعد جنگ بودند
ز میدان پیش تعظیمش نمودند
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۷
چون دیده بینشم عطا فرمودند
محتاج بعینکم عبث ننمودند
کم بود دودیده بهر عبرت مارا
ز آن روی دودیده هم بر آن افزودند
![واعظ قزوینی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vaez.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸۱
روزی که هوسها در اقبال گشودند
آخر همه رفتند به جایی که نبودند
زین باغ گذشتند حریفان به ندامت
هر رنگ که گردید کفی بود که سودند
افسوس که این قافلهها بعد فنا هم
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » قصه سلطان محمود غزنوی با غلامش
چو شد آنجا با کرامش فزودند
به میر کاروانش ره نمودند
![طبیب اصفهانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/tabib.gif)
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحهها » شمارهٔ ۳۴
خود سنگدلی بین که به خونریز گشودند
صد دست و نسودند
![یغمای جندقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/yaghma.gif)
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳ - افضل کاشی نَوَّر اللّه مَرقده
ناکرده دمی آنچه ترا فرمودند
خواهی که چنان شوی که مردان بودند
تو راه نرفتهای از آن ننمودند
ورنه که زد این در که درش نگشودند
![رضاقلی خان هدایت](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/rhedayat.gif)