گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام اورمزد » بخش ۱

 

کسی کو بپرهیزد از بدکنش

نیالاید اندر بدیها تنش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۴

 

به دژخیم فرمود تا گردنش

زند به آتش اندر بسوزد تنش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۷

 

چنین دادپاسخ که ای برمنش

ز تو دور بادا بد بدکنش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۱

 

همی بستر از خاک جوید تنش

همان خنجر هندوی گردنش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۲

 

بگفتند کاین کودک برمنش

ز بیغاره دورست و ز سرزنش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۱۲

 

نبودی ازین پیش تو بدکنش

ز نفرین بترسیدی و سرزنش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۱۲

 

ز رای بدان دور داری منش

بپیچی ز بیغاره و سرزنش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۳

 

بمالید شادان به چیزی تنش

یکی رشته بنهاد بر گردنش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۶

 

بزد خنجری تیز بر گردنش

سر شیر نر کنده شد از تنش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۲۹

 

هم‌انجا بسوزم به آتش تنش

کنم بر سر دار پیراهنش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۳۵

 

چو بینم به نیروی یزدان تنش

ببینی به خون غرقه پیراهنش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۳۶

 

به تیغ و تبرزین بزد گردنش

به خاک اندر افگند بیجان تنش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۴۰

 

به رفتن نباشد مرا سرزنش

نخواهی مرا بددل و بدکنش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی قباد چهل و سه سال بود » بخش ۲ - داستان مزدک با قباد

 

چنین داد پاسخ که می‌کن بنش

که خونی‌ست ناکرده بر گردنش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱ - آغاز داستان

 

که ما بازگشتیم زین بدکنش

مگر شاه گردد ز ما خوش منش

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۲۳
sunny dark_mode