گنجور

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰

 

گل رخسار تو چون دسته بستند

بهار و باغ در ماتم نشستند

صبا را پای در زلف تو بشکست

چو چین زلف تو بر هم شکستند

که خواهد رست از این آسیب فتنه

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۰۷ - شراب خواهد

 

سرورا از می سخاوت تو

عالمی شاد و خرم و مستند

هرکه هستند در نشیمن خاک

همه بر بوی جود تو هستند

بنده با شاهدی و مطربکی

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۰

 

چشم و دل من که هرچه گویم هستند

در خصمی من به مشورت بنشستند

اول پایم بر درغم بشکستند

واخر دستم ز بی غمی بر بستند

انوری
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۷

 

شبهای جهان مگر بهم پیوستند

و اختر همگی چو خفتگان مستند

ای صبح بزن نفس، دمت بربستند؟

وی چرخ بگرد، چنبرت بشکستند؟

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳ - در استدلال نظر و توفیق شناخت

 

مشو فتنه برین بت‌ها که هستند

که این بت‌ها نه خود را می‌پرستند

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸ - ستایش اتابک اعظم شمس‌الدین ابوجعفر محمدبن ایلدگز

 

سیاهی و سپیدی هر‌چه هستند

گذشت از کردگار او را پرستند

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱ - در پژوهش این کتاب

 

کهن‌سالان این کشور که هستند

مرا بر شقه این شغل بستند

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۲ - سخنی چند در عشق

 

همان گبران که بر آتش نشستند

ز عشقِ آفتاب، آتش پرستند

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۳ - عذر انگیزی در نظم کتاب

 

چو صبح آن روشنان از گریه رستند

که برقِ خنده را بر لب ببستند

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز

 

پس آن گه ناخن چنگی شکستند

ز روی چنگش ابریشم گسستند

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۰ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار اول

 

به سرسبزی بر آن سبزه نشستند

گهی شمشاد و گه گل‌دسته بستند

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهین بانو به مداین

 

همه در گرد شیرین حلقه بستند

چو حالی بر نشست او بر نشستند

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۵ - به هم رسیدن خسرو و شیرین در شکارگاه

 

هوا را بر زمین چون مرغ بستند

چو مرغی بر خدنگ زین نشستند

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۶ - اندرز و سوگند دادن مهین‌بانو شیرین را

 

خدنگ ترکش اندر سرو بستند

چو سرو‌ی بر خدنگ زین نشستند

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۷ - صفت بهار و عیش خسرو و شیرین

 

جنیبت بر لب شه‌رود بستند

به بانگ رود و رام‌شگر نشستند

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۱۴
sunny dark_mode