گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۶۸

 

نظری فکن که دارم تن زار و روی زردی

لب خشک و دیده تر دل گرم و آه سردی

تو که آفتاب حسنی چه غمت ز خاکساران

که بدامن تو هرگز ننشسته است گردی

غم جان خسته ما نخورد طبیب جانها

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۱۶ - عتاب کردن شمع پروانه را

 

همان بهتر که گرد من نگردی

تو در جان باختن هر چه فردی

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۲۰ - جدایی افکندن باد میان پروانه و شمع

 

نبودی پیشه اش جز هرزه گردی

خنک بر خاطر مردم ز سردی

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۲۰ - جدایی افکندن باد میان پروانه و شمع

 

قضا گر آتشی انگیز گردی

دمیدی صد فسون تا تیز کردی

اهلی شیرازی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۹

 

اگر در بحر عرفان غرقه گردی

بنزد عارفان مردانه مردی

چو پروانه به پیش شمع رویش

اگر جانباز باشی اهل دردی

رسی در ملک وصلش گربرآری

[...]

اسیری لاهیجی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۹

 

درآبکوی خرابات عشق اگر مردی

شراب بیخبری نوش تا شوی فردی

ز صحن جان و دلم سوسن و سمن روید

اگر ز گلشن رویت بما رسد وردی

بچشم اهل نظر گشت کحل بینایی

[...]

اسیری لاهیجی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲ - مصایب مصنف و مناجات

 

بلکه باشد گدایی‌ام دردی

اشک سرخی و چهرهٔ زردی

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۰ - آغاز قصهٔ شاه و درویش

 

مشکلی هرکه پیشش آوردی

او روان حل مشکلش کردی

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۱ - در آزاد شدن شه‌زاده از مکتب و ملول بودن درویش

 

هر گه که از شوق گریه می‌کردی

صد هزاران بهانه آوردی

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۵ - حال عشق شاه‌زاده با گدا

 

صفحه را پیش روی آوردی

چهرهٔ خویش را نهان کردی

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۹ - رفتن گدا به شب بر در شاه‌زاده

 

بارها صید فربه آوردی

خود قناعت به استخوان کردی

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۳ - سر راه گرفتن رقیب درویش را

 

گر به من لحظه‌ای وفا گردی

هم در آن لحظه صد جفا کردی

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۷ - به شهر آمدن شه‌زاده

 

گرچه غواص پا ز سر کردی

هیچ زو سر برون نیاوردی

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۴۲ - در صفت خزان و وفات کردن خسرو

 

سیب از بهر گرمی و سردی

کرد پیدا کبودی و زردی

هلالی جغتایی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در هجو کیدی (یاری) شاعر نما

 

ای ریش تو در کمال زردی

این را ز گه که رنگ کردی‌؟

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳ - در راز و نیاز با خداوند

 

یکی آیینه ایشان را سپردی

که خود دانی که زنگش چون ستردی

وحشی بافقی
 
 
۱
۲۱
۲۲
۲۳
۲۴
۲۵
۲۸
sunny dark_mode