اگر در بحر عرفان غرقه گردی
بنزد عارفان مردانه مردی
چو پروانه به پیش شمع رویش
اگر جانباز باشی اهل دردی
رسی در ملک وصلش گربرآری
ز درد هجر از دل آه سردی
نشینی در بر معشوق شادان
طریق عاشقی چون در نوردی
برون آری سراز جیب بقایش
بدریای فنا چون غوطه خوردی
ز چشمش فتنه در عالم عیان شد
که در هر گوشه می بینم نبردی
ز گلزار جمال روی یارم
اسیری حسن خوبان هست وردی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به فلسفه و تجربه عرفانی اشاره دارد. شاعر بیان میکند که اگر کسی در دنیای عرفان غوطهور شود، باید به نوعی مثل یک عارف واقعی از خود عبور کند. او همچون پروانهای که به شمع جذب میشود، باید عشق و درد را به جان بخرد. شاعر به معشوق اشاره میکند و میگوید که اگر کسی درد جدایی را تحمل کند، میتواند به وصال و شادی دست یابد. در این مسیر عاشقی، رهایی و غرق شدن در عالم فنا از اهمیت ویژهای برخوردار است. در نهایت، زیبایی و جذابیت معشوق در همگان مشهود است و همگی در جستجوی کمال و زیبایی زندگی میکنند.
هوش مصنوعی: اگر در دریای عرفان فرو بروی، به نزد عارفان به عنوان یک مرد courageous و با شجاعت شناخته خواهی شد.
هوش مصنوعی: اگر مانند پروانهای باشی که به سوی شمع میرود، و اگر دلی شجاع داشته باشی و آمادهی پذیرش درد و رنج، پس به عشق او نزدیکتر خواهی شد.
هوش مصنوعی: اگر به سرزمین وصل او برسی، در آنجا میتوانی از درد جدایی دل را سبک کنی و آهی سرد از دل برآوری.
هوش مصنوعی: اگر در کنار محبوب نشستهای و از عشق شاد هستی، باید بدان که این احساس خوشبختی فقط با گذراندن مراحل عشق واقعی به دست میآید.
هوش مصنوعی: اگر از جیب زندگیات چیزی را بیرون بیاوری، به دریاى فنا میافتد، همچون این که غوطهور شوی.
هوش مصنوعی: از نگاه او، disturbance و آشوبی در دنیا به وجود آمده که در هر جایی که نگاه میکنم، درگیری و جنگی را میبینم.
هوش مصنوعی: از باغ زیبایی صورت یارم، اسیر زیبایی خوبان هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو گویندت چرا زنهار خوردی
چرا بشکستی آن پیمان که کردی
یقینم حاصله که هرزه گردی
ازین گردش که داری برنگردی
بروی مو ببستی هر رهی را
بدین عادت که داری کی ته مردی
چه کرد این بنده جز آزادمردی
که گرد خاطر او برنگردی
به دل گفتی نخواهم جست، جستی
جفا گفتی نخواهم کرد، کردی
همه بر حرف هجران داری انگشت
[...]
مباد این درج دولت را نوردی
میفتاد اندر این نوشاب گردی
همه عمر او نخفتی و نخوردی
که تا در هر شبی ختمی نکردی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.