عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶ - در صفت معراج حضرت محمّد علیه الصّلوة و التسلیم فرماید
من و تو دیگریم و هرچه کردم
من اندر ذات توآگاه و فردم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸ - در معنی من عرف نفسه فقد عرف ربه فرماید
ز قول شرع پیش از مرگ مُردم
ره تحقیق جانان را سپردم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸ - در معنی من عرف نفسه فقد عرف ربه فرماید
ز قول شرع راه حق سپردم
بیکباره ز دید خویش مُردم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹ - در معانی ما رَأَیْتُ شَیْئاً اِلّا رَأَیْتُ اللّهَ فیهِ فرماید
خدا را یافتم چون ره سپردم
ز نام وننگ خودبینی بمردم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹ - در معانی ما رَأَیْتُ شَیْئاً اِلّا رَأَیْتُ اللّهَ فیهِ فرماید
ز سرّ عشق پرده باز کردم
کنون اندر عیان دوست فردم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۳ - در مناجات کردن شیطان با حق و یاری خواستن او در بیرون آوردن آدم (ع) از بهشت
خبر داری که در اندوه و دردم
عیان بنمای تا من شاد گردم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۳ - در مناجات کردن شیطان با حق و یاری خواستن او در بیرون آوردن آدم (ع) از بهشت
خبر داری که چون خورشید فردم
گهی سرخی نموده گاه زردم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۴ - در حکایت پاکبازی و طلب کردن حقیقت ذات و آوازدادن هاتف آن طالب را فرماید
کنون در وصلت امشب راه بردم
همه تقلید از لوحت ستردم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۹ - بود این آن زمان از خویش پنهان
ز عشقت گفتم و در درد مُردم
شدم من زنده و این گوی بردم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید
سر خود را فدای گنج کردم
تو میدانی که من پر رنج بردم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند
براندازم حجاب و یار گردم
بساط عشق کلّی در نوردم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
در این پرگار در اندوه ودردم
بمانده اندر این پرگارم فردم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
بسی اندیشهٔ بیهوده کردم
بسی زانجا رسید از خویش دردم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۹ - جواب دادن ابلیس آن شخص سؤال کننده را
حقیقت سجدهٔ آدم نکردم
در آن دم دوست را فرمان نبردم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید
بسی در منزل جان راه کردم
که تا در دل عیان آگاه گردم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۹ - حکایت ابلیس و اسرار وی در حضرت مصطفی علیه السّلام
چو نافرمانی اینجاگاه کردم
فکند اینجا چو در اندوه و دردم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۵ - در سؤال کردن در صفات مرگ و حیات یافتن آنجا فرماید
حجاب کفرو ایمان محو کردم
از آن اینجا حقیقت فرد فردم
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۰
دوش با دوست محاکات بجان میگردم
نکته را راه به هنجار زیان میگردم
غیرت عشق چنان پرده همیداشت که من
نقش اسرار زخود نیز نهان میگردم
چون جهان نزل جنان بود من از پیروزی
[...]
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۱
مرا گر ز آب حیوان جرعه ریزند
چه عیب آید که در پای تو دردم
چو اطلس بر سر شاهان نشسته
نه قصب آمد که در پای تو بُر دَم
گر آهن بودم از سختی شکستم
[...]
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۱۱۴
از عشق تو گرچه با دل پُر دردم
ممکن نبود کز در تو برگردم
تن دادم و [نیز] هرچه کردی کردم
گر برگردم ازین سخن نامردم