گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۸۵

 

اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو

برون نمی رود این باد نخوت از سر تو

ز سرکشی تو نبینی به زیر پا، ورنه

به لای نفی بنا کرده اند پیکر تو

صائب تبریزی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ترکیبات » صید شکوه به بند ترجیع در آوردن- و هر غزل را دام غزال شکایت کردن

 

ای چرخ چه غم ز اختر تو

در گردن کهکشان سر تو

زاری نکنم اگر بمیرم

از بهر مراد بر در تو

خرد است به چشم همت من

[...]

طغرای مشهدی
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱ - مناجات

 

نگردم باز محروم از در تو

ز تو انعام خواهم در خور تو

ملا مسیح
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۵

 

هر چند نیارم آمدن در بر تو

از ضعف فتاده‌ام به خاک در تو

شادم که به کام دل توانم گردید

در زیر لب آهسته به گرد سر تو

فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » مثنویات » معراجیه

 

بی‌شناسائیم برادر تو

شد چنین خوار در برابر تو

فیاض لاهیجی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۸

 

ای پشت پناه اهل ایمان در تو

تو قنبر قنبری و من قنبر تو

باشد از سایه ات هما فیض اندوز

تا سایهٔ مرتضی بود بر سر تو

جویای تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷۹

 

منفعلم برکه برم حاجت خویش از برتو

ای قدمت بر سر من چون سر من بر در تو

آینهٔ‌کون و مکان حیرت سیر چمنت

ساغر رنگ دو جهان حسرت گرد سر تو

تاب جمال تو ز کس راست نیاید ز هوس

[...]

بیدل دهلوی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۶

 

لیک در ذات حق تفکر تو

نفزاید به جز تحیر تو

حزین لاهیجی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۵۴

 

یا رب! یکی از عباد زورآور تو

آمد بدر حجره، که چون شدزر تو؟!

من آمده ام بمسجد از بیم اکنون

او بر در من نشسته، من بر در تو

آذر بیگدلی
 

رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۱

 

گر سر ببرندم نکشم پا ز در تو

پروای سر خویش ندارم به سر تو

در راه تو آن خاک نشینم که نخیزد

گر خاک شوم خاک من از رهگذر تو

بسیار کم افتد نظر لطف تو با من

[...]

رفیق اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۶

 

خرابی آسمان از کشور تو

ثوابت ماندگان لشکر تو

نشاط اصفهانی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۰

 

چونان که مرا رقیب کین پرور تو

ز اقسام فنون فکند دور از در تو

از دور سپهر امید دارم که چو من

او هم روزی جدا فتد از بر تو

صفایی جندقی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۱۱ - در مرثیه حضرت شاهزاده علی اکبر

 

که پاره پاره ز کین کرده است پیکر تو

نخورده غصه به حال سکینه خواهر تو

بلند اقبال
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » بخش دوم دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۶۲

 

گهی دل روبروی انور تو

گهی چون گیسوان پشت سر تو

بتا فایز نمی داند معین

که تو پیش دلی یا دل بر تو

فایز
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۱۴ - اکبر گل پیرهن

 

تیغ بیداد که بشکافته از هم سر تو

سرخ از خون سرت کرده رخ انور تو

پاره پاره که نموده است ز کین، پیکر تو

داغ مرگت که نهاده به دل مادر تو

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۹۲ - دشت بلاخیز

 

چرا؟ ازتن جدا گشته سر تو

چرا؟ صد پاره گشته پیکر تو

ترکی شیرازی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲۷ - همچنین مصیبت

 

آمده به امن سکینه‌ای برادر بر سر تو

تا ببوسد جای زهرا جده خود حنجر تو

شکوه شمر ستمگر را کند اندر بر تو

برنمی‌دارد دل از جسم شریفت دختر تو

صامت بروجردی
 
 
۱
۶
۷
۸
۹
sunny dark_mode