گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۷ - ترتیب کردن کوشک برای شیرین

 

حقیقت شد ورا کان یک سواره

که می‌کرد اندرو چندان نظاره

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۷ - صفت بهار و عیش خسرو و شیرین

 

چو گل بر نرگسش کرده نظاره

به دندان کرده خود را پاره پاره

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۸ - کوه کندن فرهاد و زاری او

 

که ای کوه ار چه داری سنگ خاره

جوانمردی کن و شو پاره‌پاره

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - یاد کردن بعضی از گذشتگان خویش

 

با این غم و درد بی‌کناره

داروی فرامشی است چاره

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۸ - دادن پدر لیلی را به ابن‌سلام

 

خرسند شدن به یک نظاره

زان به که کند ز من کناره

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۹ - آگاهی مجنون از شوهر کردن لیلی

 

افتاد میان سنگ خاره

جان پاره و جامه‌ پاره پاره

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۵ - رسیدن نامهٔ لیلی به مجنون

 

زان شیفتهٔ سیه ستاره

من شیفته‌تر هزار باره

نظامی
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳۴

 

چون کشته شدم هزار باره

بر من به چه می‌کشی کناره

از کشتن کشته‌ای چه خیزد

کشته که کشد هزار باره

حاجت نبود به تیغ کشتن

[...]

عطار
 

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » بسم الله الرحمن الرحیم

 

تو ذاتی در صفاتی آشکاره

همه جانها به سوی تو نظاره

عطار
 

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در فضیلت فاروق رضی الله عنه

 

ز بار هفده او را آشکاره

رسد هجده هزارش پاره پاره

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

بکُشت آن طفل را در گاهواره

پس آنگه برد آن خونین کتاره

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

ز زیر بالش زن آشکاره

برون آمد یکی خونین کتاره

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

بدیشان گفت زن چون نیست چاره

مرا باید زنی چون ماه پاره

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

بگفت القصّه آن راز آشکاره

که طفلت کُشتم اندر گاهواره

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دوم » (۱) حکایت آن زن که بر شهزاده عاشق شد

 

که تا آن شوم گردد پاره پاره

وزین کارش جهان گیرد کناره

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دوم » (۶) حکایت خواجۀ جندی با سگ

 

مریدانش دویدند آشکاره

که تا آنجا کنندش پاره پاره

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سوم » (۷) حکایت جوان گناه کار و ملایکۀ عذاب که برو موکّلند

 

کند دیدار خویشت آشکاره

که تا کارت نباشد جز نظاره

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش چهارم » (۲) حکایت وزیر که پسر صاحب جمال داشت

 

به آخر راز او گشت آشکاره

جهانی خلق شد بر وی نظاره

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۲۶
sunny dark_mode