گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

ترا جام فنا خواهند دادن

یکی داغی ترا اینجا نهادن

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

در آن سر تا که را خواهند دادن

بهشت جاودان یا غل نهادن

عطار
 

عطار » فتوت نامه

 

فتوت چیست؟ داد خلق دادن

بپای دستگیری ایستادن

عطار
 

ظهیر فاریابی » مثنویات » شمارهٔ ۲

 

چند ازین تن به غصه در دادن؟

پیر گشتم ز پیرزن گادن!

ظهیر فاریابی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹۲

 

هر شب که بود قاعده سفره نهادن

ما را ز خیال تو بود روزه گشادن

ای لطف تو را قاعده بر روزه گشایان

مانند مسیحا ز فلک مایده دادن

چون قوت دل از مطبخ سودای تو باشد

[...]

مولانا
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۹۶۴

 

ای آرزوی جانم در پای تو افتادن

جان بر تو فدا کردن سر پیش تو بنهادن

بر بوی وصال تو جاوید شوم زنده

گر دست دهد روزی در پای تو جان دادن

گفتم مگرم روزی بنوازی و دریابی

[...]

حکیم نزاری
 

اوحدی » جام جم » بخش ۷۴ - در سفر و فواید آن

 

روز در آفریدن و لادن

نیم شب نخره بر فلک دادن

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۷۴ - در سفر و فواید آن

 

پاک ده گر غلط پزد لادن

چون فروشد نشایدش گادن

اوحدی
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل سوم » بخش ۵ - حکایت

 

مرد ره را چه جای استادن

هر دمش مردنی است در زادن

شیخ محمود شبستری
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۴۸ - باز گفتن خورشید از احوال جمشید به کتایون

 

سری و سروری از سر نهادن

چو زلف خویش سر بر باد دادن

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۹۹ - غزل

 

سر گنج درم را بر گشادن

به لشکر بهر دشمن سیم دادن

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۱۰۷ - تدبیر جمشید و خورشید برای عزیمت به چین

 

بدین کشور نخواهد دل نهادن

سریر ملک چین بر باد دادن

سلمان ساوجی
 

عبید زاکانی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۹ - در وصف ایوان سلطانی گوید

 

چه خوش باشد در این فرخنده ایوان

نشان افزودن و مجلس نهادن

به یاد بزم سلطان جوانبخت

نشستن شاد و داد عیش دادن

چو من دل درمی و معشوق بستن

[...]

عبید زاکانی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode