هر شب که بود قاعده سفره نهادن
ما را ز خیال تو بود روزه گشادن
ای لطف تو را قاعده بر روزه گشایان
مانند مسیحا ز فلک مایده دادن
چون قوت دل از مطبخ سودای تو باشد
باید به میان رفتن و در لوت فتادن
ما را هم از آن آتش دل آب حیات است
بر آتش دل شاد بسوزیم چو لادن
کار حیوان است نه کار دل و جان است
در خاک بپوسیدن و از خاک بزادن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالاتی از عشق و محبت میپردازد. شاعر به این نکته اشاره دارد که هر شب، با یاد معشوقش روزه خود را باز میکند و این لطف و رحمت معشوق برای او مانند معجزهای است. او میگوید که اگر عشق و خیال محبوب در دلش باشد، باید با شجاعت به سوی عشق رفت و در آن غوطهور شد. همچنین، شاعر بر این باور است که زندگی برای او فقط به خوردن و نوشیدن نیست، بلکه باید با عشق زندگی کرد و از آتش عشق شاداب شد. در نهایت، او کار حیوانات را ناپسند میداند و تأکید میکند که زندگی باید عمیقتر از زنده بودن فیزیکی باشد.
هوش مصنوعی: هر شب که سفره را میچیدیم، این خیال تو بود که ما را به افطار و گشایش روزه دعوت میکرد.
هوش مصنوعی: ای مهربانی تو همچون مسیحا برای گشایش روزهداران در روزهای سخت، نعمتهایی از آسمان میفرستی.
هوش مصنوعی: زمانی که نیروی قلب ناشی از عشق و آرزوی تو باشد، باید آماده مواجهه با چالشها و دردسرها بود.
هوش مصنوعی: ما نیز به مانند لادن، از آتش عشق و دلسوختگی خود، زندگی و شادابی میگیریم و بر آتش دلمان میسوزیم.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که کارهایی مثل مردن و دوباره به دنیا آمدن، خواسته و آرزوهای انسانی نیستند؛ بلکه این کارها بیشتر به زندگی مادی و حیوانی مربوط میشوند. در واقع، اشاره دارد به اینکه زندگی انسانی باید فراتر از مسائل دنیوی و مادی باشد و به چیزهای عمیقتری از وجود و روح بپردازد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.