گنجور

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۶ - در تعریف کمان شاه گوید

 

در تماشای قد دل‌جویش

گوشهٔ چشم مردمان سویش

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۲ - وصف غزال کوهی

 

چون مرا نیست رنگی از رویش

لاجرم شادمانم از بویش

هلالی جغتایی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۱

 

بکویش می روم بهر تماشای مه رویش

تماشاییست از رسواییم امروز در کویش

ندارم تاب تیر غمزهای آن کمان ابرو

مگر سویم بتندی ننگرد تا بنگرم سویش

چه حاجت با رقیبان دگر در منع من او را

[...]

فضولی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۴

 

مهی که زینت حسنست گرمی خویش

طپانچه بر رخ خورشید می‌زند رویش

چرنده را ز چرا باز می‌تواند داشت

نگاه دلکش ناوک گشای آهویش

هزار خنجر زهر آب داده نرگس او

[...]

محتشم کاشانی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۵

 

پری وشی دل دیوانه می‌کشد سویش

که نیست حد بشر سیر دیدن رویش

به نوگلی نگرانم که می‌دمد چو گیاه

کرشمه از در و دیوار گلشن کویش

هنوز تیغ نیالوده تیز دستی بین

[...]

محتشم کاشانی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۶

 

مباش ای مدعی خوش دل که از من رنجه شد خویش

که شمشیر و کفن در گردن اینک می‌روم سویش

هلال‌آسا اگر ساید سرم بر آسمان شاید

که باز از سر گرفتم سجدهٔ محراب ابرویش

ز بس کز انفعالم مانده سر در پیش چون نرگس

[...]

محتشم کاشانی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۵ - در ستایش پنهان نمودن راز نهانی که آسایش دو جهانی‌ست

 

که خسرو را در اندازد به تشویش

تهی سازد دل پر اندوه خویش

وحشی بافقی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت دوم

 

راستی جوی که در پهلویش

دل و جان زنده شود از بویش

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت اول

 

گلی اول برآرد طرف جویش

فزون باشد زصد گلزار بویش

شیخ بهایی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - بامداد شیرین

 

شمال آمد باستقبال بویش

ولی در راه ماند از بیم خویش

عرفی
 

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵

 

بحمدالله که در قتلم تعلل کرد گیسویش

به خون من نشد آلوده دیوار و در کویش

شب خود را به زلفش می کنم نسبت وزین غافل

که روزی همچو رویش دارد از پی زلف هندویش

به قصد کشتنم ترکان مژگانش صف اندر صف

[...]

ابوالحسن فراهانی
 

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲

 

بگرداگرد رخسار نکویش

ز مروارید تابان عقد رویش

ابوالحسن فراهانی
 
 
۱
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۵
sunny dark_mode