گنجور

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۸ - فلک قمر

 

گر نجات ما فراغ از جستجوست

گور خوشتر از بهشت رنگ و بوست

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۳۳ - فلک مریخ اهل مریخ

 

چون جهان ما طلسم رنگ و بوست

صاحب شهر و دیار و کاخ و کوست

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۵۱ - حرکت بجنت الفردوس

 

چیست دل یک عالم بی رنگ و بوست

عالم بی رنگ و بو بی چار سوست

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۵۱ - حرکت بجنت الفردوس

 

یا سروری کاید از دیدار دوست

نیم گامی از هوای کوی اوست

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۵ - حکمت فرعونی

 

منعمان او بخیل و عیش دوست

غافل از مغزاند و اندر بند پوست

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۹ - روح حکیم سنائی از بهشت برین جواب میدهد

 

بشنود مردی که صاحب جستجوست

نغمه ئی را کو هنوز اندر گلوست

اقبال لاهوری
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۴

 

تو پنداری که چادر ز آهن و روست؟

اگر زن شیوه زن شد مانع اوست؟

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۹

 

کتاب ار هست کمتر خور غمِ دوست

که از هر دوستی غمخوارتر اوست

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » زهره و منوچهر » بخش ۳

 

معبد او ساخته از سنگ وروست

تربیتِ مردِ سلحشور از اوست

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۲ - شاه و جام

 

گفت که هر لشکریِ شاه دوست

آورد این جام به کف آنِ اوست

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۵ - مکتوب منظوم

 

نه پلیسی که کلّه‌اش چو کدوست

آن پلیسی که مثلِ برگِ هلوست

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۱۵ - مزاح با یکی از وزیران

 

نمی دانم چه بادی در سر اوست

که با جفتش نگنجد در یکی پوست

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۱۶ - بر سنگ مزار

 

هرکه را روی خوش و خوی نکوست

مرده و زنده من عاشق اوست

ایرج میرزا
 

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۲۸ - مارش خون

 

رنگ خون رنگ میمون مینوست

دشت بی لاله دیدن نه نیکوست

عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۳۴

 

ما و عشق رخ دوست

قبلۀ ما، ابروی اوست

عارف قزوینی
 
 
۱
۹۳
۹۴
۹۵
۹۶
۹۷
۹۸
sunny dark_mode