عطار » مختارنامه » باب بیست و دوم: در روی به آخرت آوردن و ترك دنیا كردن » شمارهٔ ۱۳
بر لوحِ دلت نقشِ دو عالم رقم است
رو لوح بشوی و ز ناحق دودم است
ور با عدمت برَند اصلت عدم است
انگار نزادهای بمیر این چه غم است
![عطار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/attar.gif)
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت سلطان محمود و خارکن
گیرم این سودا ز طرّاری کم است
تو کمش گیر این مرا کمتر غم است
![عطار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/attar.gif)
عطار » الهی نامه » روایت دیگر دیباچۀ الهینامه » در آغاز آلهی نامه
گر از ما زلّتی آید هم ا زماست
فراموشیِ ما ازحجّت ماست
![عطار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/attar.gif)
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
هرکه از شیطان گریزد اسلم است
آدمیّت از دم این آدم است
![عطار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/attar.gif)
عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان
تو گواهی ده که او از مریم است
همچو او در عرصه عالم کم است
![عطار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/attar.gif)
ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۹
روز جشن عرب و وقت نشاط عجم است
شادزی گرچه فلک باعث اندوه و غم است
خویشتن رنجه مدار از قبل فقد مراد
می خور انگار که آن نیز وفا و کرم است
شاه انجم زکمین گاه افق بیرون تافت
[...]
![ظهیر فاریابی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/zahir.gif)
ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۱۰
شاها درِ تو قبله شاهان عالم است
گردون تو را مسحر و گیتی مسلم است
مقصود آفرینش عالم تویی از آنک
ذات مطهرت سبب نظم عالم است
هم چشم مهر و ماه به روی تو روشن است
[...]
![ظهیر فاریابی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/zahir.gif)
ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۱۸
خدایگان همه خسروان روی زمین
تویی که طبع لطیفت سراچه قدم است
در اهتمام تو آسوده اند جمله جهان
از ان جناب رفیع تو قبله کرم است
قضا به نام تو پرداخت دفتر اقبال
[...]
![ظهیر فاریابی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/zahir.gif)
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - وصف بزم و مدح اتابک مظفرالدین قزل ارسلان و سلطان ارسلان بن طغرل
الحق این جشن، نه جشن است که باغ ارم است
ارم از لطف مزاجش به وبا متهم است
نقش بند چمنش باد، ز چین لطف است
رنگریز ثمرش ماه ز چرخ کرم است
دامنش پر زر و سیم است که کان امل است
[...]
![اثیر اخسیکتی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/akhsikati.gif)
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۴۰
لطف تو و قهر تو همیشه به هم است
لکن چو ضعیفیم به جان در ستم است
ای آنکه ز هیچ هر چه خواهی بکنی
با من همه آن کن که طریق کرم است
![اوحدالدین کرمانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ouhad.gif)
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید » شمارهٔ ۲۰۰
هر دل که درو مایهٔ تجرید کم است
بیهوده همه عمر ندیم ندم است
جز خاطر فارغ که نشاطی دارد
دیگر همه هرچ هست اسباب غم است
![اوحدالدین کرمانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ouhad.gif)
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات » شمارهٔ ۱۱۱
عالم همه محنت است و ایّام غم است
گردون همه آفت است و گیتی ستم است
فی الجمله چو در کار جهان می نگرم
آسوده کسی نیست وگر هست کم است
![اوحدالدین کرمانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ouhad.gif)
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۴ - قصهٔ بازرگان کی طوطی محبوس او، او را پیغام داد به طوطیان هندوستان هنگام رفتن به تجارت
کان فلان طوطی که مشتاق شماست
از قضای آسمان در حبس ماست
![مولانا](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moulavi.gif)
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱۲ - منازعت چهار کس جهت انگور کی هر یکی به نام دیگر فهم کرده بود آن را
پس ریای شیخ به ز اخلاص ماست
کز بصیرت باشد آن وین از عماست
![مولانا](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moulavi.gif)
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۴ - باقی قصهٔ موسی علیهالسلام
که اصل هر مَکری و حیلت پیش ماست
هر چه بر خاکستْ اصلش از سَماست
![مولانا](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moulavi.gif)
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۲۸ - آمدن نایب قاضی میان بازار و خریداری کردن صندوق را از جوحی الی آخره
گفت آری اینچ کردم استم است
لیک هم میدان که بادی اظلم است
![مولانا](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moulavi.gif)
مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۸
دریای سرشک دیده پرنم ماست
وان بدر که بر کوه نتابد دل ماست
در حسرت همدمم بشد عمر عزیز
ما در غم همدمیم و غم همدم ماست
![مجد همگر](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/hamgar.gif)
مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۹
گفته ست یکی حکیم کامل حکم است
راحت ز جهان مجوی کاندر عدم است
هر چیز که عین راحتش می دانی
آن راحت محض نیست دفع الم است
![مجد همگر](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/hamgar.gif)
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶
یارا بهشت صحبت یاران همدم است
دیدار یار نامتناسب جهنم است
هر دم که در حضور عزیزی برآوری
دریاب کز حیات جهان حاصل آن دم است
نه هرکه چشم و گوش و دهان دارد آدمیست
[...]
![سعدی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/saadi.gif)