عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود
غلام از وی بغایت خشمگین شد
ز مهر او چنان بوده چنین شد
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۱۲) حکایت محمد عیسی با دیوانه
نگونساری خویشش چون یقین شد
بکُنجی رفت و از مردانِ دین شد
عطار » اسرارنامه » بخش سوم » بخش ۲ - فی فضیلت امیرالمؤمنین عمر رضی الله عنه
چو چشم جان او اسرار بین شد
شکش برخاست مشکلها یقین شد
عطار » اسرارنامه » بخش یازدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
حکیم هند سوی شهر چین شد
به قصر شاه ترکستان زمین شد
عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم
چو دریا قطره را عین الیقین شد
نبودش تاب تا زیر زمین شد
عطار » خسرونامه » بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله و سلم
فلک از شرم او پرده نشین شد
گهی بر رفت گاهی بر زمین شد
عطار » خسرونامه » بخش ۵۷ - آگاهی یافتن خسرو از گل
بگفت این و بپیش شاه چین شد
زخون چشم خونین آستین شد
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۶ - در حقایق و توحید کل فرماید
مرا بردار شرع تو یقین شد
دل وجانم ز ذاتم پیش بین شد
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۷ - در ذات و صفات و عین الیقین فرماید
ز دیدش هر که در اینجا یقین شد
چو منصور اندر اینجا پیش بین شد
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۱ - در عین العیان توحید گوید
هر آنکو دید دیداری یقین شد
نمود اولین و آخرین شد
عطار » هیلاج نامه » بخش ۶۳ - جواب دادن شیخ جنید عبدالسلام را
چو او در دید ما اسرار بین شد
همواز صحبتم صاحب یقین شد
عطار » مظهر » بخش ۲ - در نعت سلطان سریر ارتضا علی بن موسی الرضا علیه السلام و کسب فیوضات از آستان آن حضرت
شه من در خراسان چون دفین شد
همه ملک خراسان را نگین شد
عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید
هر آنکس کو بحیدر راه بین شد
بجوهر ذات و مظهر همنشین شد
عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید
هر آنکس را که حیدر میر دین شد
خوارج بیشکی با او بکین شد
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۴ - در معنی و هو معکم اینما کنتم و حقیقت کل فرماید
خطاب حق سوی جبریل امین شد
مر او را در زمین عین الیقین شد
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۶ - حکایت کردن از شیخ شبلی در بی نشانی حسین منصور از عالم و در بی نشانی یافتن فرماید
کمالت در خود ای جانم یقین شد
که دید اوّلین و آخرین شد
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۰۱ - در صفت وصل و دریافتن راز کل بهر نوع فرماید
گمان رفتست و گفتارت یقین شد
نمودت اوّلین و آخرین شد
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۷ - قصّه منصور و عیان او بهر نوع فرماید
احد دید و گمانش با یقین شد
حقیقت کفر او اسرار بین شد