گنجور

عطار » منطق‌الطیر » حکایت سیمرغ » حکایت سیمرغ

 

آن پر اکنون در نگارستان چین‌ست

اطلبو العلم و لو بالصین ازین‌ست

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۱۷) حکایت شیخ ابوسعید رحمةالله علیه

 

ولی آن چیز کان حق الیقینست

بنتوان گفت خاموشیم ازینست

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش نهم » (۲) حکایت بهلول و گورستان

 

زمین را چون عمل با ماه اینست

چه سازد آنکه او غرق از زمینست

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش نهم » (۱۰) حکایت آتش و سوخته

 

چو خشت پخته خشتی آتشینست

نشاید گور آن را کاهل دینست

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش نهم » (۱۰) حکایت آتش و سوخته

 

چراغی کز در حق نازنینست

مثالش چون چراغ یاسمینست

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دوازدهم » (۹) حکایت ماه و شوق او با آفتاب

 

چو این شب خویش آراید یقینست

بدو کس ننگرد کو خویش بینست

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش شانزدهم » (۱) حکایت پسر هارون الرشید

 

بگو کین کار کار اهل دینست

جزای مَن عَصَی الجبار اینست

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفدهم » (۲) حکایت باز با مرغ خانگی

 

وفای آدمی گر این چنینست

ازان بیزار گشتم این یقینست

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش نوزدهم » (۲) حکایت عیسی علیه السلام

 

مسلمانان مسلمانی گر اینست

ندانم کانچه می‌بینم چه دینست

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۴) حکایت وفات اسکندر رومی

 

فرو رفتن بدین دریا یقینست

ولی تا چون برآیم، بیمِ اینست

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش چهاردهم » بخش ۱ - المقاله الرابع عشر

 

اگرچه انگبین خوش طعم و شیرینست

ولیکن فضلهٔ زنبور مسکینست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم

 

تو میدانی که عقلم دور بینست

سر مویی نمیبینم یقینست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۸ - در فضیلت امیرالمؤمنین حسین علیه السلام

 

امامی کافتاب خافقینست

امام از ماه تا ماهی حسینست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

چوماه او چنان مهرش چنینست

بسی در خون بگرداند یقینست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

مرا در حق تو شفقت چنینست

ترا ای مهربان با من چه کینست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل

 

نگین دل چنان در بند اینست

که دل دربند او همچون نگینست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی

 

چه کارست این، که بستر آتشینست

زمانی بیتو بودن، کار اینست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۴۸ - نامه نوشتن قیصر بشاه سپاهان

 

منم شاهی که خورشیدم نگینست

چه جای ملکت روی زمینست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۵ - آگاهی یافتن قیصر از آمدن خسرو

 

سرم بر خاک و رویم بر زمینست

ز دردم فارغی دردم ازینست

عطار
 
 
۱
۲