گنجور

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

آخرالامر آن که بود از پیش صف

آمدش تیر دعا اندر هدف

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » سقایی که از سقای دیگر آب خواست

 

می‌شد آن سقا مگر آبی به کف

دید سقایی دگر در پیش صف

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » فی‌وصف حاله » گفتهٔ دانای دین هنگام نزع

 

کین شنو بر گفت چون دارد شرف

در سخن کی کردمی عمری تلف

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پنجم » (۱) حکایت شبلی با مرد نانوا

 

نه‌چندان کرد هر چیزی تکلّف

که کس را می‌رسید آنجا تصرّف

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۴) حکایت دیوانه‌ای که سر بر در کعبه می‬‌زد

 

بزرگی چون شنید آواز هاتف

بدان اسرار شد دزدیده واقف

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

بر بکتاش آمد تیغ در کف

وز آنجا برگرفتش برد با صف

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش بیست و یکم » بخش ۱ - المقاله الحادیه و العشرون

 

زمانی در سیاست کن توقف

که تا از پس نمانی در تأسف

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۴۳ - آگاهی یافتن شاه اسپاهان از بردن هرمز گل را

 

گهی در تاب شد چون شیر از تف

گهی چون شیر میریخت از لبش کف

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۰ - رزم خسرو با شاه سپاهان و كشته شدن شاه سپاهان

 

جهان ازشعلهٔ خورشید پرتف

چو آتش گشته هر شمشیر در کف

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

ز اسرار تو مظهر گشته عارف

ازو آواز میآید که هاتف

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۲ - پسر در قطع علایق این جهان فانی گوید

 

مران کشتی زمانی کن توقف

جماعت را نگه میدار از تف

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۲ - اشاره به حدیث غدیرخم

 

مذهب بسیار باشد مختلف

این نکو نبود مگر پیش خرف

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید

 

اهل راز آن شد که با شاه نجف

در معانی دیده باشد لو کشف

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه

 

در میان چار خصم مختلف

کی توانی شد به وحدت متصف

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه

 

جمله یک ذاتست اما متصف

جمله یک حرف و عبارت مختلف

عطار
 
 
۱
۲