عطار » الهی نامه » بخش پنجم » (۲) حکایت مرد نمازی و مسجد و سگ
بسی دجّالِ مهدی روی هستند
که چون دجّال از پندار مستند
عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۳) حکایت یوسف علیه السلام با ابن یامین
یقین میدان که میرانی که هستند
که صد تن را چو تو گردن شکستند
عطار » الهی نامه » روایت دیگر دیباچۀ الهینامه » در آغاز آلهی نامه
خلایق جمله ازجام تو مستند
همه مأمور فرمان الستند
عطار » الهی نامه » روایت دیگر دیباچۀ الهینامه » در آغاز آلهی نامه
توئی باقی و فانی هرچه هستند
بتقدیرت نه بالا بل که پستند
عطار » بلبل نامه » بخش ۱۸ - تمثیل آوردن بلبل منصور و اناالحق گفتن او را در حالت عشق
طناب عمر او آن دم گسستند
به آب و آتش عشقش بشستند
عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم
چنین آمد ز حق کانانکه هستند
چو جان در راه او بازند رستند
عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم
هزاران نقش بر یک نحل بستند
ولی جز آن همه درهم شکستند
عطار » خسرونامه » بخش ۳ - در فضیلت امیرالمؤمنین ابوبكر صدّیق
پس اینجا تو یقین دان کانکه هستند
بنور صبح صادق حق پرستند
عطار » خسرونامه » بخش ۱۳ - در پرداختن این داستان
اگرچه اوستادانی که هستند
ره توحید و نعت و پند جستند
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
چونقاشان لطیفش نقش بستند
قلم بر نقش حُسن او شکستند
عطار » خسرونامه » بخش ۲۲ - آغاز عشقنامۀ خسرو و گل
ترا دوشیزگان بسیار هستند
بگو کز پردهشان بیرون فرستند
عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب
بآخر چون شکر بر شهد خستند
بپسته بر گشادن عهد بستند
عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ
چو عکس توست هر چیزی که هستند
چو فیض توست هر نقشی که بستند
عطار » خسرونامه » بخش ۴۶ - آگاهی یافتن خسرو از پیدا شدن گل
شهش فرمود تا چون سگ ببستند
دو خادم بر سرو پایش نشستند
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۱۲ - در بیان مرد دین و شرح پیر فرماید
بسا طالب که بر خود برنشستند
تمامت راه را بر خود ببستند
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
همه در غلغل عشق تو هستند
گهی هشیار و گاهی نیم مستند
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳ - در معراج حضرت خاتم صلی الله علیه و آله
بعزت نزد احمد خوش نشستند
حقیقت بهر تسلیمی به بستند