چو دولت همنشین مرد باشد
همیشه او قرین درد باشد
چو درد دین نماید وی ترا راه
شوی از خواب غفلت زود آگاه
پدید آید ترا در سینه شوقی
که یابد نفس تو زان شوق ذوقی
پس آنگه شوق و ذوقت سوز گردد
شبت زان سوز همچون روز گردد
شوی طالب که تا خود کیستی تو
درین دنیا ز بهر چیستی تو
شب و روزت بود این درد دایم
وجود تو بود زین درد قایم
مشایخ درد دین دانند این درد
کنند از جمله آلایش ترا فرد
عجب دردیست این درد مبارک
بود در خورد هر مرد مبارک
مبادا هیچکس زین درد خالی
که ماند از سعادت فرد و خالی
دوای جملهٔ انسی و جنی
همین درد است میباید که دانی
خوشا دردا که آخر او دوا شد
تمامت رنجها را او شفا شد
همان دل کو ز دین بی درد باشد
یقین دان کو ز معنی فرد باشد
درونت گر دمی از وی جدا شد
بصد گونه بلاها مبتلا شد
اگرچه نفست از وی در عذابست
ولیکن جان و دل را فتح بابست
چو درد دین ترا در دل اثر کرد
ز خویشت خواجگی باید بدر کرد
بباید یک نظر کردن در آفاق
تفکر کردن اندر عهد و میثاق
پس آنگه زان نظر باید بریدن
تمامت پرده هستی دریدن
بفکرت باید اندر خود نظر کرد
پس آنگه بیخود اندر خود سفر کرد
چو آن چیزی که تو جویای آنی
برون از تو نباشد تا تودانی
در آفاقش نیابی گرچه جوئی
ولی در خود بیابی گر بجوئی
ولی تنها ندانی کار کردن
بباید این سفر ناچار کردن
بخود گر برنشینی گم کنی راه
بدان این تا نیفتی در بن چاه
بسا طالب که بر خود برنشستند
تمامت راه را بر خود ببستند
نشاید بیدلیلی رفتن این راه
که درهومنزلش باشد دو صد چاه
در آن هر یک بود غولی خطرناک
شده در رهزدن گستاخ و چالاک
بآواز خوشت خواند فراچاه
نهد بر دست و پایت بند از آن چاه
در آنچاه طبیعت ار بمانی
شود یکباره تلخت زندگانی
بباید رهبر چابک طلب کرد
که او داند ترا در ره ادب کرد
برایش خویشتن تسلیم میکن
رسوم و راه از آن تعلیم میکن
شریعت ورز باشد مرد هشیار
شده مکشوف بروی جمله اسرار
قدم اندر شریعت داشته او
نه هرگز سنتی بگذاشته او
نکرده یک نفس با او مدارا
همه آفاق بر وی آشکارا
شده او مطمئن اندر همه حال
بکرده ترک نفس و جاه با مال
نه هرگز ره زده بر وی هوائی
نه صادر گشته زاعمالش ریائی
گذشته از مقامات و ز تلوین
شده قایم بحالات و بتمکین
منازل قطع کرده ره بریده
تمامت پردهٔ هستی دریده
اجازت یافته در کارها او
بجان ودل کشیده بارها او
علوم ظاهر و باطن برش جمع
گدازان گشته اندر راه چون شمع
که تا با او دراین ره در بدایت
بنور شمع او یابی هدایت
صلاح کار او یکسر بجوید
ز نفست زنگ خود بینی بشوید
ترا در ره بهمّت پاس دارد
منازل یک بیک بر تو شمارد
بگوید آفت هر منزلی چیست
همان همره ترا در هر قدم کیست
نشان قرب و بعدو وصل هجران
از آن یکسر بیاموزی او ای جان
چو دولت پایمرد کار باشد
همان بخت تو هر دم یار باشد
بدست آور چنین صاحب دلی را
که بگشائی ازو هر مشکلی را
همان چیزی که فرماید تو زنهار
بجان و دل کن استقبال آن کار
ز دست ظاهر او خرقه در پوش
بباطن رو بجان و دل همی کوش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به اهمیت درد دین و شوق معنوی در زندگی انسانها اشاره دارد. شاعر میگوید اگر کسی در درد دین شریک باشد، همواره با آن درگیر خواهد بود و این درد میتواند او را بیدار و آگاه کند. او با اشاره به شوق و ذوقی که از این درد به دست میآید، تأکید میکند که این احساسات انسان را به جستوجوی خود و هدفش در زندگی سوق میدهد.
شاعر به مسیریابی در زندگی و نیاز به راهنما اشاره میکند، و میگوید که باید از خود و درون خود بیاموزیم، نه تنها از بیرون. همچنین بر خطراتی که در این مسیر وجود دارد تأکید کرده و اهمیت داشتن یک راهنمای آگاه و مطمئن را یادآور میشود. در نهایت، اثرات مثبت درد دین و شوق به حق را به عنوان درمانی برای رنجهای زندگی معرفی میکند و از انسانها میخواهد تا خود را از زنگارهای دنیوی پاک کنند و به سعادت و کمال برسند.
هوش مصنوعی: وقتی که سرنوشت با انسانهای نیکوکار همراه باشد، همیشه با آنها مشکلات و دشواریها نیز وجود دارد.
هوش مصنوعی: وقتی که درد و مشکلات دینی تو را بیدار کند، از خواب غفلت سریعاً آگاه میشوی.
هوش مصنوعی: در دل تو شوقی پیدا میشود که از این شوق، نفس تو طعم و لذتی خواهد یافت.
هوش مصنوعی: سپس شوق و لذت تو به قدری افزایش مییابد که شب تو نیز مانند روز پرنور و روشن خواهد شد.
هوش مصنوعی: به خودت بیا و بفهم که در این دنیا چه هدفی داری و برای چه چیزی تلاش میکنی.
هوش مصنوعی: شب و روزت پر از این درد بود و این رنج همیشه همراه تو بود و نمیتوانستی از آن پنهان شوی.
هوش مصنوعی: پیران و بزرگان از درک و شناخت درد دین آگاهاند و میدانند که این درد، به نوعی زوایای ناپسند و آلودگیهای درونی انسان را نمایان میکند.
هوش مصنوعی: این درد عجیب و غریب، دردی است خوشایند که هر فرد خوشبختی باید آن را تحمّل کند.
هوش مصنوعی: مبادا کسی از این اندوهی که به خاطر نبودن خوشبختی برای او باقی مانده، خالی باشد.
هوش مصنوعی: به طور کلی، درمان همهٔ مشکلات انسانی و جنهای دیگر همین درد و رنجی است که باید از آن آگاه بود.
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که در نهایت درد و رنجهایش به آرامش و درمان دست یافته است. تمام مشکلاتش بهبود یافته و به سلامتی رسیده است.
هوش مصنوعی: دلهایی که از دین بیدرد هستند، مطمئن باش که به معنی انسانیت و فردیت واقعی دست نیافتهاند.
هوش مصنوعی: اگر لحظهای از او جدا شوی، به انواع مشکلات و مصائب دچار خواهی شد.
هوش مصنوعی: اگرچه نفس تو به خاطر چیزهایی که دلت نمیخواهد، عذاب و زحمت زیادی به تو میدهد، اما روح و دل تو از این مسأله آزاد و آسوده است.
هوش مصنوعی: وقتی که درد دین در دل تو تاثیر گذاشت، باید از خودخواهی و خودبینی دست برداری و به خواستههای بالاتر فکر کنی.
هوش مصنوعی: باید نگاهی به دور و بر خود بیندازیم و درباره عهد و پیمانی که با خود و دیگران داریم، فکر کنیم.
هوش مصنوعی: بنابراین باید از آن دیدگاه رها شد و به کلی پردهی وجود را کنار زد.
هوش مصنوعی: برای درک و تسلط بر خود، باید ابتدا به درون خود نگاه کنیم و پس از آن، در عمق وجود خود گام برداریم و خود را فراموش کنیم.
هوش مصنوعی: هر آنچه را که تو به دنبالش هستی، در خارج از وجود تو نیست تا بتوانی آن را درک کنی.
هوش مصنوعی: اگرچه در دنیا و اطراف نمیتوانی چیزی را پیدا کنی، اما اگر به درون خود نگاهی بیندازی، میتوانی آن را در درون خود بیابی.
هوش مصنوعی: اما نمیتوانی تنها بمانی، به کار کردن ادامه بده، زیرا این سفر اجتنابناپذیر است.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی به خودت توجه کنی و در مسیری دقیق و درست حرکت کنی، نباید ناگهان دلسرد شوی و از هدف اصلیات دور بیفتی، چون این کار ممکن است تو را به مشکلات و چالشهای جدی برساند.
هوش مصنوعی: بسیاری از افرادی که به دنبال علم و دانش هستند، خود را به قید و بندهایی گرفتار کرده و در نتیجه، تمام مسیرها و فرصتهای پیش رویشان را بستهاند.
هوش مصنوعی: نباید با بیدلی و بیهدف وارد این راه شد، چرا که در سر راه دو صد چاه وجود دارد که میتواند مانع رسیدن به مقصد شود.
هوش مصنوعی: در آن مکان، هر یک از آن موجودات، به صورت غولهایی خطرناک درآمدهاند که در دزدیدن و حمله به دیگران بسیار جسور و چابک هستند.
هوش مصنوعی: با صدای خوشت، آواز میخوانی و در کنار چاه بر دستان و پاهایت قید و بندی میزند که از آن چاه خارج نشوی.
هوش مصنوعی: اگر در چاه طبیعت بمانی، ناگهان زندگی برایت تلخ میشود.
هوش مصنوعی: باید کسی را به عنوان راهنمایی هوشمند و چابک انتخاب کرد که بتواند تو را در مسیر آداب و رفتار صحیح هدایت کند.
هوش مصنوعی: برای او خود را تسلیم میکنم و از آنجا آداب و روشها را یاد میگیرم.
هوش مصنوعی: آیین و اصول راهنمایی برای مردان هوشیار است که بر اساس آنها به رازها و حقایق زندگی پی میبرند.
هوش مصنوعی: او همیشه در مسیر دین و شریعت قدم برداشته و هرگز از سنتها و روشهای درست خود دور نشده است.
هوش مصنوعی: هیچگاه در یک لحظه با او نرمش نداشتهام، به همین خاطر تمام جهان بر او نمایان شده است.
هوش مصنوعی: او در همهی شرایط به آرامش دست یافته و از نفس و جاه و ثروت دوری کرده است.
هوش مصنوعی: هیچگاه کسی که در راه حق قرار دارد، دچار وسوسه و تردید نمیشود و هیچ عمل زشت و ریاکاری از او صادر نمیشود.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که فراتر از رتبهها و مقامها، و همچنین از تغییر و تحولاتی که در حالتها و ویژگیها به وجود میآید، باید به قدرت و تسلط بر موقعیتها توجه کرد. این تأکید بر اهمیت توانمندی و تسلط بر شرایط در مقایسه با جایگاههای ظاهری است.
هوش مصنوعی: تمام مراحل را پشت سر گذاشتهای و راه را ترک کردهای، در واقع پردهٔ وجود را شکستهای.
هوش مصنوعی: او در کارها به خوبی مجاز است و بارها با جان و دل تلاش کرده است.
هوش مصنوعی: دانشهای ظاهری و باطنی در او جمع شده و مانند شمعی که در راه میذوب شود، به آرامی در حال نابود شدن است.
هوش مصنوعی: برای اینکه در این مسیر به درستی راه را پیدا کنی، باید نور و راهنمایی او را در ابتدا پیدا کنی.
هوش مصنوعی: برای اصلاح کارهای خود، به سراغ نفس و درون خود برو و کدورتهای درونت را پاک کن.
هوش مصنوعی: در مسیر تلاش و کوشش تو، منزلگاهها را یکی یکی برایت شمارش میکند و از تو مراقبت میکند.
هوش مصنوعی: بگو چه چیزی میتواند باعث آسیب و ویرانی هر خانهای شود و چه کسی در هر گام همراه توست.
هوش مصنوعی: ای جان، تو میتوانی تمام نشانههای نزدیک شدن و دور شدن، وصل و جدایی را از یک جا بیاموزی.
هوش مصنوعی: وقتی که تلاش و ارادهام در کارها قوی باشد، بخت و شانس دریغ نمیشود و هر لحظه همراه من خواهد بود.
هوش مصنوعی: کسی را بیاب که دلش به وسعت و فهمش به عمق باشد، تا با او هر دشواری و مشکلی را بتوانی حل کنی.
هوش مصنوعی: آنچه را که میگوید، با جان و دل آمادهی پذیرش آن باش و مواظب باش.
هوش مصنوعی: از چهره بیرونی او دور شو و به باطن و عمق خودت بپرداز؛ تمام همت خود را به جان و دل بگذار.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.