عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۵
یک ذره نور رویت گر ز آسمان برآید
افلاک درهم افتد خورشید بر سرآید
آخر چه طاقت آرد اندر دو کون هرگز
تا با فروغ رویت اندر برابر آید
یارب چه آفتابی کانجا که پرتو توست
[...]
عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۲) حکایت ابرهیم علیه السلام با نمرود
که چون خواهیم فرمانی درآید
ز ترسایی مسلمانی برآید
عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۲) مناجات موسی با حق تعالی ودر خواستن او یکی از اولیا
که در عالم هزاران جان درآید
که تا یک جان درین سِر با سر آید
عطار » الهی نامه » بخش دوازدهم » (۷) حکایت شیخ ابوسعید با معشوق خویش
کسی کو چون گریبان بی سر آید
کجا هرگز کلاهش در خور آید
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۷) حکایت آن درویش که آرزوی طوفان کرد
بدو گفتند اگر طوفان درآید
جهان بر خلقِ سرگردان سرآید
عطار » الهی نامه » بخش نوزدهم » (۶) گفتار عبّاسۀ طوسی در دنیا
ازو اندک قدر چربی برآید
بسی مور از همه سوئی درآید
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
چو مرغ تیر من از زه درآید
ز حلق مرغ گردون زه برآید
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
چو سر بنهد عدو کز سردرآید
سر آن دارد او کز سر بر آید
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
سری کان سر نه خاک این دَرآید
بجان و سر که آن سر در سر آید
عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۱۱) حکایت آهو که مشک از وی حاصل میشود
بلی چون نورِ حق در جان درآید
تنت حالی برنگ جان برآید
عطار » الهی نامه » روایت دیگر دیباچۀ الهینامه » ابیات برگزیدهٔ از روایت دوم دیباچۀ الهی نامه از روی نسخههای دیگر
زهی حشمت که گر در جان درآید
ز هر یک ذرّه صد طوفان برآید
عطار » بلبل نامه » بخش ۲ - رفتن مرغان بحضرت سلیمان علی نبینا و آله و علیه السلام و شکایت نمودن از بلبل
به صد دستان زهر دستی سرآید
چوهنگام بهار و گل درآید
عطار » بلبل نامه » بخش ۳۲ - نصیحت بلبل طاوس را به قطع کردن زینت
مکن شادی اگر کارت برآید
که روز نیک و بد روزی سرآید
عطار » اسرارنامه » بخش اول » بخش ۱ - المقالة الاولی فی التوحید
باستغنا اگر فرمان درآید
همه اومید معصومان سرآید
عطار » اسرارنامه » بخش اول » بخش ۱ - المقالة الاولی فی التوحید
زهی حشمت که گر بر جان درآید
بهر یک ذره صد طوفان برآید
عطار » اسرارنامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه
ولی چون گوهر از دریا برآید
ز زیر تشت پر زر با سرآید
عطار » اسرارنامه » بخش نهم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل
سخن کان از سر دردی درآید
کسی کان بشنود مردی برآید
عطار » اسرارنامه » بخش چهاردهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
به شادی از تو گر یک دم برآید
پی یک شادیت صد غم درآید
عطار » اسرارنامه » بخش پانزدهم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل
چو خفاشی که از روزن برآید
ز کنج آستان بیشش درآید