عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۳ - سؤال کردن یکی از حسین منصور در دریافتن اسرار کلّ و جواب دادن او مسائل را
ترا بخشند شه اینجا تمامت
ولکین می حذر کن از ملامت
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۶ - در خطاب هاتف غیب پاکباز را و درد او را استماله کردن و دلخوشی فرماید
یکی بینی در آن دم کل تمامت
حقیقت اوست تا صبح قیامت
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۶ - در خطاب هاتف غیب پاکباز را و درد او را استماله کردن و دلخوشی فرماید
فنا گردیده باشد از تمامت
گرفته باشد از کل استقامت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۰ - در عین ذات وصفات وقدرت و قوّت اسرار الهی فرماید
کنم زنده چو میرانم تمامت
نمایم بعد از آن یوم القیامت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۱ - در عیان دیدن جانان فرماید
گره بگشای از راه تمامت
به منزل در رسان اندر سلامت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۱ - در عیان دیدن جانان فرماید
ز سرّ تو شدم روشن تمامت
چو حشر و نشر در یوم القیامت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۲ - در آگاهی دادن دل در عین منزل و او از آن عاشق بودن فرماید
توئی شاه و همه اینجا غلامت
بکرده گوش در سوی پیامت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۲ - در آگاهی دادن دل در عین منزل و او از آن عاشق بودن فرماید
چو میدانی که هست او خود غلامت
بگفت او باز با هر کس پیامت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند
ز نور شرع و طاعت تا قیامت
حقیقت ذات باشد این تمامت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند
منم لا دیده در اشیا تمامت
بدانسته یقین سرّ قیامت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
از او پیدا شدند اینجا تمامت
از او بنگر تو این شور و قیامت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
در این منزل مکن اینجا مقامت
که یابی بیشکی درد و ندامت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
یکی ذات است پنهان از تمامت
به هر دم میکند در جان قیامت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۸ - در سؤال نمودن از ابلیس که چرا سجده به آدم نکردی؟
کنون در لعنتی تا در قیامت
چه خواهی یافت در روز ندامت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۹ - جواب دادن ابلیس آن شخص سؤال کننده را
من از لعنت نگردم تا قیامت
کنم خلق جهان را من ندامت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید
حقیقت بوی جان اندر مشامت
رسد روشن کند مرجان بجامت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
شریعت کرد آگاهم تمامت
که تادریافتم سرّ قیامت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
درآخر چون یکی بینی تمامت
نظر کن آن زمان دید قیامت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۵ - در سؤال کردن در صفات مرگ و حیات یافتن آنجا فرماید
نمود عقل دان اشیا تمامت
مدار او را ز گردش استقامت