گنجور

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

کار من روزی که می‌پرداختند

از برای این شبم می‌ساختند

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عزم راه کردن مرغان » عزم راه کردن مرغان

 

جمله او را رهبر خود ساختند

گر همی فرمود سر می‌باختند

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۷ - نقل سخنی از شیخ عبدالله خفیف شیرازی معروف بشیخ کبیر

 

خویشتن را هر دو خادم ساختند

پیش سید سر به پیش انداختند

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش پنجم » بخش ۱ - المقالة الخامسه

 

جمله دل در خدمت او باختند

خویشتن را خادم او ساختند

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش ششم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

چارصد دلبر بیک ره تاختند

خویش را در پیش آب انداختند

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش پانزدهم » بخش ۱ - المقالة الخامسة عشر

 

بس که ایمان بس که جان در باختند

تاجوی زر در میان انداختند

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش شانزدهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

سر بسر در سایهٔ او تاختند

خویش را بر یکدیگر انداختند

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و چهارم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل

 

آن یکی دیوانه را می‌تاختند

کودکانش سنگ می‌انداختند

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل

 

در گدائی عشق با هم باختند

در شهی با هم نمیپرداختند

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هفتم » بخش ۶ - الحكایة ‌و التمثیل

 

هر دو عشق یکدگر میباختند

هر دو با دل سوختن میساختند

عطار
 
 
۱
۲