گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۱ - حکایت در ادب و عزّت نگاهداشتن در حضرت باری فرماید

 

چو صورت از میان برخواست جانست

پس آنگه دیدن جان جهانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۰۱ - در صفت وصل و دریافتن راز کل بهر نوع فرماید

 

از آن دُردی که قوت عاشقانست

بده ساقی که این شرح و بیانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۰۱ - در صفت وصل و دریافتن راز کل بهر نوع فرماید

 

کسی کو عقل را بشناخت جانست

مر او را عشق کل عین العیانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۰۱ - در صفت وصل و دریافتن راز کل بهر نوع فرماید

 

نمودی کان ز جمله خلق پنهانست

کسی شاید که گوید از دل و جانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۰۲ - در ترک صفت صورت و یکتا بودن فرماید

 

کنونم من عیان او عیانست

که عکس این جهان و آن جهانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۰۲ - در ترک صفت صورت و یکتا بودن فرماید

 

بماند آنکه این راز نهانست

که یابی دیگرش شرح و بیانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲ - سؤال کردن شخصی از منصور در سرّ آدم (ع) و جواب دادن او

 

چو از حق بود حق از حق عیانست

ولی این سر که دیدو که بدانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۶ - در صفات عناصر فرماید

 

در این عنصر همه دیدار جانست

اگرچه در درون پرده نهانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۷ - قصّه منصور و عیان او بهر نوع فرماید

 

نظاره کن سوی گلشن که جانست

همه ارواح و اشباح عیانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۹ - بود این آن زمان از خویش پنهان

 

جمال یوسفم در مصر جانست

ز من بیشک همه شرح و بیانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۹ - بود این آن زمان از خویش پنهان

 

منم موجود و بود من عیانست

ولی از چشم هر انسان نهانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در نشانی دادن جوهر حقیقت فرماید

 

بر عاشق همه دیدار جانانست

بهشتش قطره‌ای از بحر پنهانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در نشانی دادن جوهر حقیقت فرماید

 

چنانش دوست میداری که جانست

نمیدانی که خونت رایگانست

عطار
 
 
۱
۱۳
۱۴
۱۵
۱۶
۱۷
۲۱
sunny dark_mode