گنجور

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۲ - در مراثی مولی الکونین حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام فرماید

 

چون کرد خور ز توسن زرین تهی رکاب

افتاد در ثوابِت و سیاره انقلاب

غارتگران شام به یغما گشود دست

بگسیخت از سرادق زرتار خور طناب

کرد از مَجَرّه چاک فلک پردهٔ شکیب

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۳

 

آه از آنروز که در دشت بلا غوغا بود

شورش روز قیامت بجهان برپا بود

خصم چوندایره گرد حرم شاه شهید

در دل دایره چون نقطه پابرجا بود

عرصه دشت چو دیبای منقش از خون

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۴

 

بازم از این واقعۀ دشت بلا یاد آمد

خرمن صبر و ثباتم همه بر باد آمد

در شگفتم ز چه در هم نشد اجزای وجود

زان همه ضعف که بر علّت ایجاد آمد

آه از آندم که شه دین بهزاران تشویش

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۵

 

ای ز داغ تو روان خون دل از دیدۀ حور

بی تو عالم همه ماتم‌گده تا نفخهٔ صور

خاک‌بیزان به سر اندر سر نعش تو بنات

اشگریزان به بر از سوگ تو شعرای عبور

ز تماشای تجلای تو مدهوش کلیم

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۶

 

جامی که شاه تشنه‌لبان بود مست از او

هر کو چشید از آن ز غم خویش رست از او

عباس نامدار که کس دست از او نبرد

چون خورد از آن پیاله به خون شُست دست از او

افتاد نخل قامتش از پا نخورده آب

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۷

 

شهید عشق که تنگ است پوست بر بدنش

تو خصم بین که به یغما زره برد ز تنش

زره به غارت اگر برد خصم خیره چه غم

که بود جوشن تن زلف‌های پرشکنش

چه آب بست به گلزار بوتراب سپهر

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۸ - زبانحال از قول حضرت ابی عبدالله در قتلگاه است

 

تا خبر دارم از او بیخبر از خویشتنم

با وجودش ز من آواز نیاید که منم

پیرهن گو همه پر باش ز پیکان بلا

که وجودم همه او گشت و من این پیرهنم

باش یکدم که کنم پیرهن شوق قبا

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۹ - مناجات زبانحال از قول آنحضرت

 

الهی اکبر از تو اصغر از تو

بخون آغشتگانم یکسر از تو

اگر صد بار دیگر بایدم کشت

حسین از تو سر از تو خنجر از تو

قضای تو چو بروفق تقاضا است

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۱۳ - زبان حال از قول جناب سکینه علیها سلام بذوالجناح

 

ای فرس با تو چه رخ داده که خود باخته‌ای

مگر اینگونه که ماتی توشه انداخته‌ای

ای همایون فرس پادشه سدره مقام

که چراگاه بهشت است ترا جای خرام

نه رکابی ز تو برجاست نه زین و نه لگام

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۱۴ - از قول حضرت سکینه سلام الله علیها با ذو الجناح

 

لیک پیِ اسب چرا بی‌رخ شاه آمده‌ای

پیل بودی تو چرا مات ز راه آمده‌ای

برگ‌برگشته و تن‌خسته و بگسسته‌لگام

هوش خود باخته با حال تباه آمده‌ای

ای فرس قافله‌سالار تو کشتند مگر

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۱۵ - آمدن اهل‌بیت به مصرع شهدا و زبان حال از قول جناب زینب به حضرت سیدالشهداء

 

چون گرفتند ره کوی شهادت در پیش

زمرۀ خیل اسیران به هزاران تشویش

هر یکی نعش شهیدی به بر آورد چو جان

کرد با همدم خود شرح پریشانی خویش

زان میان زینب دل‌سوخته با ناله و زار

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۱۶ - ایضا

 

برادر بی‌تو در چشمم جهان تنگست می‌نالم

فلک را بی‌سبب با من سر جنگست می‌نالم

به صید آشیان گم کرده مرغ بی‌پر و بالی

ز هرسو دامن قومی پر از سنگست می‌نالم

نه زنجیر جفا بر گردنم تنک است از آن گویم

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۱۷ - ایضا

 

اگر صبح قیامت را شبی هست آن شب است امشب

طبیب از من ملول و جان ز حسرت بر لب است امشب

فلک از دور ناهنجار خود لختی عنان درکش

شکایت‌های گوناگون مرا با کوکب است امشب

برادر جان یکی سر بر کن از خواب و تماشا کن

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۱۸ - ایضاً

 

نادم نئی ز دور خود ای آسمان هنوز

دشمن بگریه آمد و تو سرگران هنوز

شرمت نشد فرات که لب تشنه جان حسین

بسپرد در کنار تو و تو روان هنوز

غلطان بخون برادر با جان برابرم

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۱۹ - ایضا

 

آغشته بخون پیکر شاه مدنی بین

درۀ نجفی رنگ عقیق یمنی بین

چون پردۀ بادام کفن در تن اکبر

گلگون کفنی بنگر و گل پیرهنی بین

هر گوشه کمین کرده بوی سخت کمانی

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۲۰ - زبانحال از قول جناب سکینه به جناب علی اکبر

 

برادر ایمنم با تو در ایندشت

چو نالان بلبلی برطرف گلگشت

خوشم با تو کنون اما دریغا

که باید رفتن و واهشتن ایندشت

برادر چون کشم تنگت در آغوش

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۲۱ - ایضا

 

کدام قصه دهم شرح و زار و زار بنالم

ز جور شمر دغا یا ز هجر یار بنالم

کدام سر و ببالای نازنین تو ماند

که من بسایۀ آن سرو جویبار بنالم

هزار سال گرم باشد عمر ایگل رعنا

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۲۲ - ایضا

 

چون کاروان دشت بلا ره به شام کرد

صبح امید اهل حرم رو به شام کرد

قوم یهود از پی تأئید کیش خویش

؟؟ را به ستن دست اهتمام کرد

چرخ دنی نگر که به کام سگان دون

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۲۴ - رباعیات در مدح حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم

 

ایختم رسل که بی نظیر آمده‌ای

از غیب بمقبلان بشیر آمده‌ای

خوش دلکش و نغز و دلپذیر آمده‌ای

ای کوکب صبح اگر چه دیر آمده‌ای

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۲۵ - رباعیات در مدح حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم

 

ای محرم پردۀ نهان خامۀ راز

وی هشته رسل به درگهت روی نیاز

موسی مدهوش ان ترانی در طور

پیچیده صلای من رآنی بحجاز

نیر تبریزی
 
 
۱
۲
۳