چون کاروان دشت بلا ره به شام کرد
صبح امید اهل حرم رو به شام کرد
قوم یهود از پی تأئید کیش خویش
؟؟ را به ستن دست اهتمام کرد
چرخ دنی نگر که به کام سگان دون
لبتشنه آهوان حرم را به دام کرد
خاصان سایهپرور سبط رسول را
خورشیدوار جلوهگر بزم عام کرد
آل زیاد را به سراپرده داد جای
سبط رسول را شرر اندر خیام کرد
گسترد بر یزید لعین بستر حریر
بالین سید حرم از خشت خام کرد
بیدار کرد فتنۀ خوابیده در جهان
تا خواب را به دیدهٔ زینب حرام کرد
نیر شرر به خرمن اهل جهان فکند
از آتشی که تعبیه اندر کلام کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف وضعیت مصیبت و مصائب اهل بیت پیامبر (ص) و ظلمی که بر آنان رفت، میپردازد. سه مصیبت مهم مطرح شده است: اول، زمانی که کاروان اهل بیت به شام میرود و امید آنان به ناامیدی تبدیل میشود. دوم، قوم یهود به منظور تقویت دین خود، به آزار اهل بیت میپردازند. سوم، ظالمینی چون یزید و آل زیاد بر اهل بیت غضب میکنند و آنها را به دشواری میکشند. همچنین اشاره به این موضوع دارد که این ظلمها بیداری و فتنهانگیزی جدیدی را در جهان آغاز کرده است و همه اینها به نوعی بیانگر ستم و ظلمهایی است که بر اهل بیت وارد آمد.
هوش مصنوعی: زمانی که کاروان در دشت مصیبت به سوی شام حرکت کرد، صبح امید برای خانواده پیامبر نیز به سمت شام روشن شد.
هوش مصنوعی: قوم یهود برای تأیید و تثبیت دین و مذهب خود به شدت کوشا و تلاش میکنند.
هوش مصنوعی: به تاریخ و تحولات دنیا توجه کن، که چگونه سرنوشت داغان و پست، برههای بیگناه و معصوم را به دام میاندازد.
هوش مصنوعی: ویژهگان و بزرگزادگان، همچون خورشید، سبط پیامبر را در میهمانی عمومی به نمایش گذاشتند و به او احترام گذاشتند.
هوش مصنوعی: آل زیاد در خیمهها جا گرفتند و به این ترتیب، نسل پیامبر در سختی و آتش باقی ماند.
هوش مصنوعی: نفرین بر یزید، در حالی که بستر نرم و زیبای سید شهیدان را از خاک و سنگ ساختهاند.
هوش مصنوعی: فتنهای که در جهان خوابیده بود، بیدار شد و باعث شد خواب بر چشمان زینب حرام شود.
هوش مصنوعی: نیرنگ و آتش فتنهای در دل مردم جهان افکنده شد که از کلام و سخنان سامان یافتهای به وجود آمده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا شهریار دادگر آهنگ شام کرد
صبح مخالفان همه در شامشام کرد
پیرار بر عدو ظفر از سوی بلخ یافت
وامسال بر ظفر سفر از سوی شام کرد
یک سال شد به شرق و دگر سال شد به غرب
[...]
یارم ز در درآمد و بر من سلام کرد
درباب التفات بسی احترام کرد
دل خود نبود با من و جانم ز بس شتاب
بر پای جست و از سر عزت سلام کرد
پیشش به سر دویدم ودر بر گرفتمش
[...]
رفتی به باغ سرو به پیشت قیام کرد
دوتاه شد بنفشه و بر تو سلام کرد
سوسن زبان گشاد که گوید ثنای تو
چون انتها ندید زبان را به کام کرد
گل وام خواست از رخ خوب تو رنگ و بوی
[...]
آن سرو دی به قصد سلامم قیام کرد
شرط وفا و رسم تفقد تمام کرد
جای جواب خواستمش جان دهم چو او
دست ادب به سینه نهاد و سلام کرد
یک دم نکرد در نظر من مقام لیک
[...]
هردل که جز خیال تو در وی مقام کرد
خلوتسرای خاص ترا وقف عام کرد
تا خون خلق بر لب لعلت حلال شد
آب حیات بر همه عالم حرام کرد
از نوش وصل جان فلک سوختم زرشک
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.