گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵۷

 

ای دل سرگشته شده در طلبِ یاوه‌روی

چند بگفتم که مده دل به کسی بی‌گرو‌ی

بر سر شطرنجْ بُتی جامه‌کنی کیسه‌بُری

با چو منی ساده‌دلی خیره‌سری خیره‌شوی

برد همه رخت مرا نیست مرا برگ کهی

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۸۶

 

اگر امشب بر من باشی و خانه نروی

یا علی شیر خدا باشی یا خود علوی

اندک اندک به جنون راه بری از دم من

برهی از خرد و ناگه دیوانه شوی

کهنه و پیر شدی زین خرد پیر گریز

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۰۵

 

ای باد سحر به کوی آن سلسله موی

احوال دلم بگوی اگر یابی روی

ور زانکه ترا ز دل نباشد دلجوی

زنهار مرا ندیده‌ای هیچ مگوی

مولانا
 

مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » حکایت

 

ای باد سحر، به کوی آن سلسله موی

احوال دلم بگوی، اگر باشد روی

ور زانک بر آب خود نباشد مه روی

زنهار مرا ندیده‌ای، هیچ مگوی

مولانا
 

مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » حکایت

 

ای باد سحر، بهکوی آن سلسله موی

احوال دلم بگوی، اگر باشد روی

ور زانک بر آب خود نباشد مه روی

زنهار مرا ندیدهای، هیچ مگوی

مولانا
 

مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » حکایت

 

* * *

* * *

ای باد سحر، بهکوی آن سلسله موی

احوال دلم بگوی، اگر باشد روی

ور زانک بر آب خود نباشد مه روی

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶۸

 

لا عشق الا بالجوی من کان فی سقم الهوی

ان قیل طار فی الهوا لا تنکرو لا تعبدوا

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶ - بردن پادشاه آن طبیب را بر بیمار تا حال او را ببیند

 

فتنه و آشوب و خون‌ریزی مجوی

بیش ازین از شمس تبریزی مگوی

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۷ - قصهٔ دیدن خلیفه لیلی را

 

گفت لیلی را خلیفه، کان توی

کز تو مجنون شد پریشان و غوی

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۹ - اعتراض مریدان در خلوت وزیر

 

هست این را خوش جواب ار بشنوی

بگذری از کفر و در دین بگروی

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۶ - تعریف کردن منادیان قاضی مفلس را گرد شهر

 

والله ار سوراخ موشی در روی

مبتلای گربه چنگالی شوی

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۴۰ - اعتماد کردن بر تملق و وفای خرس

 

داروی مردی کُن و عَنین مپوی

تا برون آیند صد گونِ خوب‌روی

مولانا
 
 
۱
۲
۳
۶