مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۳۱
الا هات حمرا کالعندم
کانی ما زجتها عن دمی
و یبدو سناها علی وجنتی
اذا انحدرت کاسها عن فمی
فطوبی لسکراء من مغنم
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷۷
آدمیی، آدمیی، آدمی
بسته دمی، زانک نهٔ آن دمی
آدمیی را همه در خود بسوز
آن دمیی باش اگر محرمی
کم زد آن ماه نو و بدر شد
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹۳
غدرالعشق فزلت قدمی
مزجالفرقة دمعی بدمی
و حنیالقلب بما اورثنی
ندما فی ندم فی ندم
کرة الحجب وجودی و نی
[...]
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۰۲
بنمای به من رخت بکن مردمی
تا لاف زنم که دیدهام خرمی
ای جان جهان از تو چه باشد کمی
کز دیدن تو شاد شود آدمی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۴ - بیان خسارت وزیر درین مکر
چند گویی من بگیرم عالمی
این جهان را پر کنم از خود همی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۸ - به سخن آمدن طفل درمیان آتش و تحریض کردن خلق را در افتادن بآتش
اندرین آتش بدیدم عالمی
ذره ذره اندرو عیسیدمی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۲ - هم در بیان مکر خرگوش
عقل پنهانست و ظاهر عالمی
صورت ما موج یا از وی نمی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۵ - مضرت تعظیم خلق و انگشتنمای شدن
ور خوری حلوا بود ذوقش دمی
این اثر چون آن نمیپاید همی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۷ - داستان پیر چنگی کی در عهد عمر رضی الله عنه از بهر خدا روز بینوایی چنگ زد میان گورستان
نشنود نغمهٔ پری را آدمی
کو بود ز اسرار پریان اعجمی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۷ - داستان پیر چنگی کی در عهد عمر رضی الله عنه از بهر خدا روز بینوایی چنگ زد میان گورستان
هر کجا تابم ز مشکات دمی
حل شد آنجا مشکلات عالمی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۸ - در بیان این حدیث کی ان لربکم فی ایام دهرکم نفحات الا فتعر ضوا لها
مصطفی آمد که سازد همدمی
کلمینی یا حمیرا کلمی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۰۲ - پرسیدن صدیقه رضیالله عنها از مصطفی صلیالله علیه و سلم کی سر باران امروزینه چه بود
گر بر آن آتش بماندی آدمی
بس خرابی در فتادی و کمی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱۲ - مغرور شدن مریدان محتاج به مدعیان مزور و ایشان را شیخ و محتشم و واصل پنداشتن و نقل را از نقد فرق نادانستن و بر بسته را از بر رسته
دیر باید تا که سِر آدمی
آشکارا گردد از بیش و کمی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۱ - دعا کردن بلعم با عور کی موسی و قومش را از این شهر کی حصار دادهاند بی مراد باز گردان و مستجاب شدن دعای او
جمله حیوانات وحشی ز آدمی
باشد از حیوان انسی در کمی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۱ - دعا کردن بلعم با عور کی موسی و قومش را از این شهر کی حصار دادهاند بی مراد باز گردان و مستجاب شدن دعای او
پس چو وحشی شد از آن دم آدمی
کی بود معذور ای یار سمی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱ - حلوا خریدن شیخ احمد خضرویه جهت غریمان به الهام حق تعالی
شد نماز دیگر آمد خادمی
یک طبق بر کف ز پیش حاتمی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۴ - حسد کردن حشم بر غلام خاص
وز قران سبزهها با آدمی
دلخوشی و بیغمی و خرمی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۵ - طعن زدن بیگانه در شیخ و جواب گفتن مرید شیخ او را
مرغ و ماهی و پری و آدمی
زانک او بیشست و ایشان در کمی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱۱ - شرح کردن شیخ سِرّ آن درخت با آن طالب مقلد
صد هزاران نام و او یک آدمی
صاحب هر وصفش از وصفی عمی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱۳ - برخاستن مخالفت و عداوت از میان انصار به برکات رسول علیه السلام
تو چه دانی بانگ مرغان را همی
چون ندیدستی سلیمان را دمی