فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب
خداوندِ نام و خداوندِ جای
خداوندِ روزیدِهِ رهنمای
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایشِ خرد
خِرَد رَهنمای وُ خِرَد دِلگشای
خِرَد دَست گیرد به هَر دو سَرای
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - گفتار اَندر آفرینشِ عالم
اَبَر دَه و دو هَفت شُد کَدخُدای
گرفتند هَر یِک سزاوار جای
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - گفتار اندر ستایش پیغمبر
اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد نبی و علی گیر جای
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۸ - گفتار اندر فراهم آوردن کتاب
اگر بر درختِ برومند جای
نیابم که از بَر شدن نیست رای
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۰ - بنیاد نهادنِ کتاب
اگر نامَدی این سخن از خُدای
نَبی کِی بُدی نَزدِ ما رَهنُمای
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۲ - ستایش سلطان محمود
به یزدان بود خلق را رهنمای
سر شاه خواهد که باشد به جای
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۲ - ستایش سلطان محمود
چو بیدار گشتم بجستم ز جای
چه مایه شب تیره بودم به پای
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۲ - ستایش سلطان محمود
یکی پاک دستور پیشش به پای
به داد و به دین شاه را رهنمای
فردوسی » شاهنامه » کیومرث » بخش ۱ - پادشاهی کیومرث سی سال بود
کیومرث شد بر جهان کدخدای
نخستین به کوه اندرون ساخت جای
فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱ - پادشاهی جمشید هفتصد سال بود
کز ایشان بود تخت شاهی به جای
و ز ایشان بود نام مردی به پای
فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱ - پادشاهی جمشید هفتصد سال بود
همه کردنیها چو آمد به جای
ز جای مهی برتر آورد پای
فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۲ - مرداس تازی و فرزند ناخلفش ضحاک
مر او را ز دوشیدنی چارپای
ز هر یک هزار آمدندی به جای
فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۲ - مرداس تازی و فرزند ناخلفش ضحاک
بدو گفت جز تو کسی کدخدای
چه باید همی با تو اندر سرای
فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۲ - مرداس تازی و فرزند ناخلفش ضحاک
مر آن پادشا را در اندر سرای
یکی بوستان بود بس دلگشای
فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۳ - داستان رویش مار بر شانههای ضحاک
ز هر گوشت از مرغ و از چارپای
خورشگر بیاورد یک یک به جای
فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۳ - کابوس ضحاک و پیشبینی موبدان برآمدن فریدون را
چو آمد دل نامور باز جای
به تخت کیان اندر آورد پای
فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۳ - کابوس ضحاک و پیشبینی موبدان برآمدن فریدون را
بجَستند خورشیدرویان ز جای
از آن غلغل نامور کدخدای