×
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۳۰
برفتند و چندی زره خواستند
سلیحش یکایک بپیراستند
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۳۲
همه شب همی خلعت آراستند
همی بارهٔ پهلوان خواستند
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۲
بفرمود تا خوان بیاراستند
می و رود و رامشگران خواستند
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۳
یکی خوان زرین بیاراستند
خورشها بخوردند و می خواستند
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۶
زمین را به دیبا بیاراستند
نشستند بر خوان و می خواستند
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۵
همه شهر ایران بیاراستند
می و رود و رامشگران خواستند
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۲
چو نان خورده شد مجلس آراستند
می و رود و رامشگران خواستند
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۵
به دیبا تنش را بیاراستند
ازان پس گل و مشک و می خواستند
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهمن اسفندیار صد و دوازده سال بود » بخش ۱
همه سیستان را بیاراستند
برین بر نهادند و برخاستند
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۴
بفرمود تا جامهها خواستند
به خرگاه جایی بیاراستند
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی داراب دوازده سال بود » بخش ۱
ز هر پیشهای کارگر خواستند
همی شهر ایران بیاراستند
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی داراب دوازده سال بود » بخش ۳
یکی مهر زرین بیاراستند
پرستندهٔ تاجور خواستند
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۳
چو نان خورده شد مجلس آراستند
می و رود و رامشگران خواستند
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۵
بزرگان داننده برخاستند
همه پاسخش را بیاراستند