گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

وگر نه کرده بودی چرخ مایل

بدین سان لختکی میل معدل

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین

 

ز یکْسو مُطربانْ نالنده بر مُل

دگر سو بلبلانْ نالنده بر گُل.

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰ - گفتاراندر زادن ویس از مادر

 

به مُشک و عَنبر و کافور و سُنبل،

به آب بید و مُرد و نرگس و گُل،

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰ - گفتاراندر زادن ویس از مادر

 

به بسترهای دیبا و حواصل،

بِپَروَردش به ناز و کامهٔ دل.

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس

 

چو بشنید این سخن رامین بیدل

ز آب دیده کردش خاک را گل

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس

 

به یک جام اندر آمد شیر با مل

به یک باغ اندر آمد سوسن و گل

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۶ - مویه کردن شهرو پیش موبد

 

زمین ز اندام او شد خرمن گل

سرای از اشک او شد ساغر مل

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۶ - مویه کردن شهرو پیش موبد

 

اگر بی تو ببینم در چمن گل

شود آن گل همه در گردنم غل

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۰ - نصیحت کردن به‌گوى رامین را

 

چو بشنید این سخن رامین بیدل

تو گفتی چون خری شد مانده در گل

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس

 

درین اندیشه مانده رام را دل

چو ریشه بود آگنده به پلپل

فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲