فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرلبک
یکی دیگر به کرمان رفت و شیراز
یکی دیگر به ششتر رفت و اهواز
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶ - گفتار اندر ستایش عمید ابو الفتح مظفر
چو نام او شنیدند آمدند باز
ز کوهستان و خوزستان و شیراز
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰ - گفتاراندر زادن ویس از مادر
ز دیبا کرد و از گوهر همه ساز.
بِپَروَرد آن نیازی را به صد ناز.
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱ - نامه نوشتن دایه نزد شهرو و کس فرستادن شهرو به صلب ویس
کنون بررُست پیش من به صد ناز.
به پروازَ انْدر آمد بچّهی باز.
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى
جوانی را به پیری چون کنم باز
ملا گویم ندارم در دل این راز
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو
زمین از زیر ایشان شد بر افراز
به گردون رفت و پس آمد از او باز
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را
به مهر آنگه بود با تو مرا ساز
که باشد جفت با کبگ دری باز
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را
دل رامین ز گاه کودکی باز
هوای ویس را میداشتی راز
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۷ - اندر باز آمدن دایه به نزدیک رامین به باغ
چو برداری میان شورم آواز
مر آواز ترا پاسخ دهد باز
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۷ - اندر باز آمدن دایه به نزدیک رامین به باغ
بخواهم گفت با تو یک سخن راز
مرا شرمت فرو بستهست آواز
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۲ - باز گشتن شاه موبد از کهستان به خراسان
چو نیک اختر شهنشاه سرافراز
ز کوهستان به شهر مرو شد باز
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را
زهی رامین به کام دل همی ناز
که داری کام دل را نیک انباز
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را
تو روز و شب بدین چهره همی ناز
نبرد بد سگالان را همی ساز
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۲ - بردن شاه موبد ویس را به دز اشکفت و صفت دز و خبر یافتن رامین از ویس
چو نالیدی چنان از بخت بد ساز
به دل کردی سرودی دیگر آغاز
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۶ - مویه کردن شهرو پیش موبد
چه پیش آمد ترا از بخت بد ساز
چه تیمار و چه سختی دیدهای باز
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۹ - بزم ساختن موبد در باغ و سرود گفتن رامشگر گوسان
سرودی گوی بر رامین بدساز
بدر بر روی مهرش پردهٔ راز
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۹ - بزم ساختن موبد در باغ و سرود گفتن رامشگر گوسان
همان پیشین سرود نغز را باز
بگفت و آشکارا کرد او راز
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس
همین گُشی کنم با تو همین ناز
به نیک و بد مکافاتت کنم باز
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۴ - رفتن رامین به گوراب و دیدن گل و عاشق شدن بر وى
به چشم آورده تیر افگن ز ابخاز
به زلف آورده جراره ز اهواز
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۷ - رسیدن پیگ رامین به مرو شاهجان و آگاه شدن ویس از آن
مرا پروردن باشه بدی آز
بپروردم یکی باشه به صد ناز