گنجور

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹

 

گر جهان دشمن جانند مرا جانان دوست

همه مغز است نصیب من و از آنان پوست

تاکه چوگان سر زلف فکندی بر دوش

ای بسا سر، که به میدان تو برگشته چو، گوست

سرب ار ریزد، و مس جیوه نگردد، زر و سیم

[...]

۱۴ بیت
حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۰

 

عاشق جانانه از جان بگذرد

جان کند قربان جانان بگذرد

دین و ایمان چیست در سودای عشق

عشقباز، از دین و ایمان بگذرد

دردمند عشق کی خواهد طبیب

[...]

۱۴ بیت
حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۲

 

چند بباید زدن از داد، داد

دادرس آمد که دهد داد، داد

دکمه علمی که طبیعت گشود

بر همه شاگرد و تو شد اوستاد

کس نشناسد دل آزاده را

[...]

۱۴ بیت
حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۵

 

جم باز نظر به جام دارد

وین عیش علی الدوام دارد

کس جم نشود از آنکه جمشید

اهریمن نفس رام دارد

زد جم به سپاه شوم ضحاک

[...]

۱۴ بیت
حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۹

 

دل آئینه روی خدا شد چه بجا شد

جان نور یقین گشت و دلم تیر بقا شد

صبح آمد و شد همچو رقیب از بر ما رفت

ظلمت عجبی نیست گر از نور جدا شد

چون خضر سکندر، ز پی آب بقا رفت

[...]

۱۴ بیت
حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰

 

جهان جای آرام و راحت ندارد

بجز محنت و رنج و زحمت ندارد

به دنیا مبندی دل ار عاقل استی

که این دهر جز زجر و ذلت ندارد

به نعمت مشو غره منعم که نعمت

[...]

۱۴ بیت
حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۳

 

حسن تو را، آفتاب و ماه ندارد

فر و شکوه تو پادشاه ندارد

ای شه انجم طلایه دار سپاهت

غیر تو شاهی چنین سپاه ندارد

راست بپیمود هر که راه تو باشد

[...]

۱۴ بیت
حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۴

 

عمر عزم بی‌وفایی می‌کند

روز و شب مشق جدایی می‌کند

می‌گریزد عقل از میدان عشق

باز، در ما، خودستایی می‌کند

مست و مخمور است زاهد روز و شب

[...]

۱۴ بیت
حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۹

 

ما را نبود شکوه ز آلمان گله از روس

گر، روس زما برد بسی کشور محروس

لیکن همه ایران بود از مردم ایران

وز، یاد برفت آن همه عرض آن همه ناموس

روزی که بود صلح، جهان دار و جهانگیر

[...]

۱۴ بیت
حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۹

 

ای سرو جهان، بازآ به چمن

تا سرو روَد، در سجده چو من

با قد و رُخت، مانند خجل

هم سرو سهی، هم تازه سمن

مشتاق تواند با عجز و نیاز

[...]

۱۴ بیت
حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۰

 

نسیم صبح توئی جبرئیل نام از من

به طاق ابروی مردان رسان سلام از من

اگر که از من گمنام نام پرسد یار

ز بعد سجده شکرانه بر تو، نام از من

اگر ز قتل من آن دوست را به دل هوس است

[...]

۱۴ بیت
حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۲

 

نسیم صبح به عالم زمن سلام رسان

پس از سلام تو این بهترین پیام رسان

به بزم مردم دانا چو بگذری زنهار

تو این پیام به خوبان زخاص و عام رسان

بگو که فصل بهار است و جشن جمشید است

[...]

۱۴ بیت
حاجب شیرازی