عمر عزم بیوفایی میکند
روز و شب مشق جدایی میکند
میگریزد عقل از میدان عشق
باز، در ما، خودستایی میکند
مست و مخمور است زاهد روز و شب
باز عرض خودستایی میکند
هرکه در مسجد رود بیند به چشم
کور و کوری رهنمایی میکند
درگه پیر مغان میبوس از آنک
شاه در این در گدایی میکند
این دلیری بین که آن زیبا صنم
از جهانی دلربایی میکند
بنده پیر خرابات از غلو
بر همه عالم خدایی میکند
دیو، را مشروطه چون برداشت بند
چون سلیمان خودستایی میکند
طفلک نادان نارس را ببین
دعوی علم رسایی میکند
عشوه دنیا مخر کاین نوعروس
زود ترک آشنایی میکند
هست پست افتاده پس ماندگان
ادعای پیشوایی میکند
دشمن بدخواه و بیکردار ما
بیحجابی، بیحیایی میکند
پای نه بر چرخ کان دهقان پیر
بره و گاوت فدایی میکند
طبع «حاجب» بحر و فلکش فکرت است
خوب فهمش ناخدایی میکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نقد و بررسی مردم و رفتارهایشان در جامعه میپردازد. شاعر به بیوفایی عمر و جدایی روز و شب اشاره میکند و میگوید عقل از عشق فرار میکند، در حالی که خودستایی در رفتارها دیده میشود. زاهدان مست و مخمور نیز به خودستایی مشغولاند. شاعر در انتقاد به افرادی که در مسجد هستند، میگوید آنها کور هستند و راه را نمیبینند. او در عوض به درگاه پیر مغان (شخصیتی نمادین) اشاره میکند که گدایی میکند. مضمونهای دیگری همچون فریبایی دنیا، نادانی افراد و ادعای علم و مقام نیز مطرح میشود. در نهایت، شاعر به مشکلات و ناهنجاریهای اجتماعی اشاره دارد و انتقادی به رفتارهای ناپسند و بیحیایی در جامعه میکند.
هوش مصنوعی: روز و شب، عمر به طور مداوم در حال نشان دادن بیوفایی است و مشغول تمرین جدایی میباشد.
هوش مصنوعی: عقل از عرصهی عشق دور میشود و در وجود ما، به خودپسندی و خودستایی مشغول است.
هوش مصنوعی: زاهد شب و روز در وضعیتی مست و گیج به سر میبرد و مدام در حال تعریف و تمجید از خود است.
هوش مصنوعی: هرکس که به مسجد میرود، عیبهایی را در دیگران میبیند که خود از آن عیبها بیخبر است و مانند کسی که کور است، دیگران را به راهنمایی دعوت میکند.
هوش مصنوعی: به خانه و محفل پیر مغان احترام بگذار، زیرا حتی شاه بزرگ نیز در این مکان به درخواست و نیاز خود میآید.
هوش مصنوعی: این جسارت را در نظر بگیر که آن معشوقهی زیبا به قدری جذاب است که دلها را از سرتاسر دنیا به خود جلب میکند.
هوش مصنوعی: بندهای که در میخانه و بین افراد عادی زندگی میکند، به قدری در عشق و معرفت غرق شده است که خودش را در مقام خدایی احساس میکند و بر دیگران تأثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: دیو، وقتی که قید و بندی ندارد و آزاد است، مانند سلیمان خود را بزرگ و شگفتانگیز نشان میدهد.
هوش مصنوعی: بچه نادان و نرسیده را ببین که چقدر با اعتماد به نفس در مورد علم و داناییاش صحبت میکند.
هوش مصنوعی: به زیباییهای دنیا دل نبند، زیرا این زندگی زود گذر و فانی است و به سرعت تمام روابط و آشناییها را فراموش میکند.
هوش مصنوعی: کسانی که در جایگاه پایینتری قرار دارند، پس از افتادن دیگران، به رهبری و فرماندهی خود ادعا میکنند.
هوش مصنوعی: دشمن ما که همیشه به ما آسیب میزند، بدون حجاب و بیشرمی عمل میکند.
هوش مصنوعی: پای خود را بر روی چرخ نگذار، زیرا آن کشاورز سالخورده جان بره و گاوش را فدای تو میکند.
هوش مصنوعی: شعر به این معناست که خصلت و طبیعت «حاجب» به مانند دریا و آسمان در عمق تفکر انسان است و تنها کسی که به خوبی این موضوع را درک میکند، فردی با تجربه و آگاه است که مانند ناخدای کشتی، میتواند بر امواج فکر تسلط یابد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نفس قانع کو گوائی میکند
در حقیقت پادشائی میکند
یار با ما بیوفایی میکند
بیگناه، از من جدایی میکند
شمع جانم را بکشت آن بیوفا
جای دیگر روشنایی میکند
میکند با خویش خود بیگانگی
[...]
یار با ما بیوفائی میکند
بی سبب از ما جدائی میکند
میکند با آشنا بیگانگی
با رقیبان آشنائی میکند
راه مردم میزند گیسوی او
[...]
شعله روئی خودنمائی می کند
فاش دعوی خدائی می کند
در من اینسان خودنمایی میکند
ادعای آشنایی میکند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.